سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب
لینک دوستان

شخصیّت سفیانى (تفکّرات، رفتار)


نام او عثمان بن عنبسه و از نژاد امویان است مردى سفاک و خون آشام که انسانها را مانند پشه به آسانى مى کشد هر حرامى را حلال نموده و به هر جنایتى دست مى یازد. در احادیث پیرامون تفکرات وى به گونه اى سخن رفته که گویى هیچ اعتنایى ندارد اگر چه تظاهر به اسلام مى کند لیکن صلیبى از طلا بر گردن آویخته است. از کارهاى سفیانى و جنایات هولناک او نیز بسیار سخن رفته است او سنگدلترین انسانهاست که عاطفه در قاموس زندگیش وجود ندارد و مهر و رحم در آن دیده نمى شود. او و یارانش دلهایى مالامال از کینه و نفرت، نسبت به خاندان پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ دارند.
در این زمینه اکتفا مى کنیم به حدیثى از وجود مقدس حضرت ختمى مرتبت محمّد ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ که درباره ى وى مى فرمایند:
أشدّ خلق اللّه شرّاً وأکثر خلق اللّه ظلماً شَرِسٌ، قاسی القلب، یجمع له ولجیشه من کافّة الأقطار الاسلامیة فیهزمهم ویقتلهم وینادی شعار له فی حروبه هو: یا ربّ ثاری ثمّ النّار یا ربّ النّار ولا العار(غیبت نعمانى، ص 164..)
شر او از همه بندگان خدا بیشتر و سختتر است و بیش از همه ى مردم ستم مى کند. بد خلق و سنگ دل مى باشد از تمام کشورهاى اسلامى علیه او بسیج مى شوند آنگاه همگى را شکست داده و به خاک و خون مى کشد و شعارش در جنگها این است، اى خدا! انتقام و سپس آتش. خدایا! آتش آرى! اما عار و ننگ هرگز.
و نمونه اى از کشتار او در کلام امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در خطبه ى بیان این چنین ترسیم شده است.
فیقتل بالزوراء سبعین ألفاً ویبقر بطون ثلاثمأة امرأة حامل. (الزام الناصب ، ج 2 ص 197.)
آنگاه در شهر زوراء هفتاد هزار نفر را به خاک و خون مى کشد و شکم سیصد زن حامله را مى درد.



برچسب‌ها: سسفیانیعسمان بن عنبسهامویحرامحلالستم
[ پنج شنبه 93/5/23 ] [ 12:32 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

خروج سفیانى


همانگونه که ذکر شد پدید آمدن سفیانى از نشانه هاى حتمى ظهور مى باشد امام باقر ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیه شریفه (ثمّ قضى أجلا وأجل مسمى عنده) فرمودند:
انّهما أجلان، أجل محتوم لا یکون غیره، أجل موقوف للّه فیه المشیّة لا واللّه انّ أمر السفیانی من المحتوم(غیبت نعمانى، ص 161.).
آن دو مهلت است یکى حتمى و دیگر غیر حتمى که مشیت الهى در آن کارگر خواهد بود. به خدا قسم کار سفیانى حتمى است.

بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب...

برچسب‌ها: امام زمانسفیانیابوسفیانجگر خوار

[ چهارشنبه 93/5/22 ] [ 11:22 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

علایم و نشانه هاى حتمى ظهور امام زمان (عج) 


علایم و نشانه هاى حتمى، آن است که به هیچ قید و شرطى مقیّد و مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود با استفاده از روایات معصومین (ع) علایم حتمى الوقوع عبارتند از: 
1-امام صادق علیه السلام فرمودند: 
پیش از ظهور قائم (عج) پنج نشانه حتمى است: خروج یمانى و سُفیانى، صیحه آسمانى، قتل نفس زکیّه، و فرو رفتن در بیابان. 
2 ـ و نیز در جاى دیگر امام صادق ع فرموده است: 
وقوع ندا از امور حتمى است و سفیانى از امور حتمى است و یمانى از امور حتمى است و کشته شدن نفس زکیه از امور حتمى است و کف دستى که از افق آسمان بیرون مى آید، از امور حتمیه است.
 و اضافه فرمود: 
و نیز وحشتى در ماه رمضان است که خفته را بیدار مى کند و شخص بیدار را به وحشت انداخته و دوشیزگان پرده نشین را از پشت پرده بیرون آورد. 
3 ـ حضرت على ع از رسول خدا ص روایت نموده که فرمود: ده چیز است که پیش از ظهور به وقوع خواهد پیوست. 
1-سفیانی
2 ـ دجّال  
3 ـ دخان  
4-دابه
5 ـ خروج قائم  
6 ـ طلوع خورشید ازمغرب  
7 ـ نزول عیسى  
8 ـ خسوف در مشرق  
9 ـ خسوف در جزیرة العرب  
10 ـ آتشى که از مرکز عدن شعله مى کشد و مردم را به سوى بیابان محشر هدایت مى کند. 



برچسب‌ها: علائم ظهوریمانیسفیانینفس رکیهدوشیزهدجالقائمعیسیخسوف
[ چهارشنبه 93/5/22 ] [ 5:36 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

امام صادق ع درروایتی به 119 نشانه و علامت از علایم ظهور اشاره مى کند که در اینجا فقط به ذکر برخى از آن مواد 119 گانه اشاره مى شود
حضرت صادق ع به یکى از یارانش فرمود: 


1 ـ هرگاهدیدى که نوجوانان پسر همان کنند که زنان مى کنند  

آرایش پسران

بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب...

برچسب‌ها: آرایش نوجوانان پسرعلایم آخر الزمانهوا و هوسبدعتهم جنس بازیزنشرابگناهرشوهمکهمدینهجنسیقمارشرابخواریشهوت

[ چهارشنبه 93/5/22 ] [ 5:25 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

علایم ظهور به دو دسته کلى تقسیم مى شوند  علایم حتمى و علایم غیر حتمى چنانکه فضیل بن یسار از امام باقر ع روایت کرده است که آن حضرت فرمود

نشانه هاى ظهور دو دسته هستند  یکى نشانه هاى حتمى و دیگرنشانه هاى غیر حتمى، خروج سفیانى از نشانه هاى حتمى است که راهى جز آن نیست.
منظور از علایم حتمى آن است که به هیچ قید و شرطى مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود مقصود از علایم غیر حتمى آن است که حوادثى به طور مطلق و حتم از نشانه هاى ظهور نیست بلکه مشروط به شرطى است که اگر آن شرط تحقق یابد مشروط نیز متحقق مى شود و اگر شرط مفقود شود مشروط نیز تحقق نمى یابد. 

ظهور



برچسب‌ها: علائم ظهورحتمیغیر حتمیامام زمان
[ چهارشنبه 93/5/22 ] [ 5:5 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

یادداشت مترجم: کلمه »Armageddon« یا آنگونه که در اصل مقاله‏اى که خواهید خواند آمده است »هَرْ مَجِدُّون« واژه‏اى است اصلاً یونانى که بنا به تعریف واژه نامه‏هاى آمریکایى همچون فرهنگ »وبستر« به معنى نبرد نهایى حق و باطل در آخر الزمان است. همچنین این واژه نام شهرى است در منطقه عمومى شام که بنا به آنچه در باب شانزدهم مکاشفات یوحنا، در عهد جدید آمده است، جنگى عظیم در آنجا رخ مى‏دهد و مرحله حاضر از زندگى بشر در آن زمان پایان مى‏یابد. به عبارتى نبرد مذکور مقدمه تحولى بزرگ است که سرنوشت نهایى آدمى بر روى کره زمین به آن بستگى دارد. دکتر عبدالکریم زبیدى نویسنده مقاله‏اى که ترجمه آن در پى خواهد آمد، در نوشته کوتاه خود به بررسى اعتقاد غربیان به این حادثه پرداخته و به طور خلاصه از رابطه این واقعه با حادثه عظیم ظهور مهدى آل محمد، صلوات الله علیهم اجمعین، پرده برداشته است. این مقاله گرچه در برخى موارد حاوى تحلیلى سطحى است، اما در عین حال نکات مهمى را در خود دارد که در شرایط سیاسى کنونى منطقه قابل اهمال نیست.

حادثه شریف ظهور، حادثه‏اى بزرگ است و قدرتهاى بزرگ جهان، سیاست خارجى خود را بر مبناى حوادثى که پیش از آن رخ مى‏دهد جهت داده و نقشه‏هاى نظامى خود را به شکلى سامان داده‏اند که آمادگیهاى لازم براى این حادثه در آن ملحوظ باشند. این در حالى است که مؤسسات دینى و رسانه‏هاى این دولتها نیز، مردم خود را براى پیشباز این حادثه آماده مى‏سازند.

این مؤسسات دینى به همراه رسانه‏هاى دیدارى و شنیدارى این دولتها، از سالهاى دهه هشتاد میلادى مردم خود را به ایمان جمعى به وقوع حادثه‏اى بزرگ در سرزمین شام که به نبردى هسته‏اى خواهد انجامید توجه داده‏اند. این مؤسسات پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرإ؛ مى‏خوانند که بزودى لشکرى از دشمنان مسیح که بدنه اصلى آن از میلیونها نظامى تشکیل یافته، از عراق حرکت مى‏کند و پس از گذشتن از رود فرات - که در آن زمان به خشکى گراییده است - به سوى قدس رهسپار مى‏شود. اما نیروهاى مؤمن به مسیح راه این لشگر را سد کرده و همگى در »آرماگدون« با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان است که درگیرى اتفاق خواهد افتاد. صخره‏ها ذوب مى‏شوند... دیوارها بر زمین فرو مى‏غلتند... پوست تن انسانها در حالیکه ایستاده‏اند ذوب شده و میلیونها نفر از بین مى‏روند... و این نبردى نهایى و هسته‏اى است... سپس مسیح براى بار دوم از جایگاه بلند خود بر زمین فرود مى‏آید... و پس از چندى زمام رهبرى جهان را در دست گرفته و صلح جهانى را برقرار مى‏کند... او دولت صلح را بر زمین نو و زیر آسمانى تازه بنا مى‏کند... و این مهم را از مرکز فرماندهى خود در قدس عملى مى‏سازد.

یک بررسى انجام گرفته از سوى مؤسسه »تلسن« که در اکتبر سال 1985 م. به نشر رسیده است؛ نشان مى‏دهد که در حال حاضر 61 میلیون آمریکایى در انتظار واقعه آرماگدون گوش خوابانده‏اند و این در حالى است که ذکر مؤسسات دینى و ایستگاههاى رادیو تلویزیونى که به این مهم پرداخته‏اند؛ در این مجال کوتاه میسر نیست.

مؤسسات دینى آمریکایى این نکته را روشن ساخته‏اند که سپاهى که از عراق به سوى قدس رهسپار خواهد شد، بنا به پیشگویى حرقیال (فصل 38 و 39) از نظامیانى از عراق، ایران، لیبى، سودان و قفقاز در جنوب روسیه تشکیل مى‏شوند. دانستن این موضوع ما را در تحلیل سیاست خارجى دولتهاى آمریکایى و اروپایى درباره مردم کشورهاى یاد شده مدد مى‏دهد. مدارس انجیلى در آمریکا بر پایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثه‏اى است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن مى‏سازد... و این واقعه‏اى بسیار نزدیک است به تبلیغ این دیدگاه پرداخته‏اند.

آرماگدونى که این عده از آن سخن مى‏گویند همان حادثه عظیمى است که پیش از ظهور مهدى، عجّل‏اللّه‏تعالى‏فرجه، رخ خواهد داد، همان حادثه بزرگى که ائمه ما، علیهم‏السلام، نام »قرقیسیا« را بر آن اطلاق کرده‏اند. ائمه ما، علیهم‏السلام، از این نکته خبر داده‏اند که میلیونها نظامى از آمریکا، اروپا، روسیه، ترکیه1، مصر و دول مغرب عربى به اضافه سربازانى از سرزمین شام شامل کشورهاى سوریه، اردن، لبنان، فلسطین و اسراییل همگى در ناحیه‏اى در این محدوده تحت عنوان »قرقیسیا« با یکدیگر برخورد کرده و پس از حصول درگیرى، این سفیانى است که در پس آنکه همگى را چونان کشتزارى درو شده در هم مى‏کوبد از صحنه نبرد پیروز بیرون مى‏آید. در صحیحه میسّر از امام باقر، علیه‏السلام، نقل است که فرمود:
»اى میسّر! از اینجا تا قرقیسیا چقدر راه است؟« عرض کردم: »همین نزدیکیها در ساحل فرات قرار دارد.« پس فرمودند: »اما در این ناحیه واقعه‏اى اتفاق خواهدافتاد که از زمانى که خداوند متعال آسمانها و زمین را آفریده بى‏سابقه بوده، چنانکه تا وقتى آسمانها و زمین برپا هستند هم، واقعه‏اى همچون آن اتفاق نخواهد افتاد... سفره‏اى است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر مى‏شوند.«2

 امثال این روایات از امام صادق، علیه‏السلام3، و سایر ائمه نقل شده است.
حادثه »قرقیسیا« همان حادثه بزرگى است که پیش از ظهور حضرت حجةبن‏الحسن‏العسکرى، علیهماالسلام، رخ مى‏دهد و از آنجا که این حادثه به سفیانى ارتباط دارد و سفیانى از علایم حتمى ظهورامام زمان، علیه‏السلام، است وقوع این‏حادثه حتمى است، چه، امام مهدى پس از حادثه قرقیسیا با سفیانى
برخورد خواهد کرد (و پس از شکستهاى سفیانى فرو رفتن سپاه او ما بین مکه و مدینه) براى دیدار با مسیح، علیه‏السلام، رهسپار قدس خواهد شد.
(به هر تقدیر) زمان بسرعت مى‏گذرد و حوادث سیاسى، اقتصادى و اجتماعى به همراه نشانه‏هاى طبیعى همگى به نزدیک بودن این حادثه عظیم اشعار دارند و این در حالى است که ما نه خود و نه فرزندانمان را براى آن آماده نکرده‏ایم. آماده ساختن نسل آینده از جوانان و مردان در سطوح مختلف روانى، عقلى و بدنى به منظور پیشباز از حادثه شریف ظهور قائم آل محمد، علیهم‏السلام، امرى بى نهایت مهم است.

بى‏گمان ایمان یک نفر به یک قضیه و پافشارى و ایمان او به لزوم به کرسى نشاندن آن، عهده دار به کرسى نشستن آن قضیه خواهد بود و این نکته‏اى است که همه روانشناسان به آن قائل هستند. اینک اگر یک نفر مى‏تواند آنچه را بر آن پا فشرده به کرسى تحقق بنشاند، در صورتى که مجموعه‏اى از افراد گرد هم جمع شوند و توان فکرى خود را در زمینه‏اى خاص به کار گیرند و به لزوم تحقق قضیه‏اى معین ایمان داشته باشند، چه خواهد شد؟! روانشناسان در پاسخ مى‏گویند: اگر چنین مجموعه‏اى از افراد تشکیل شود؛ بى تردید قادر خواهند بود در طبیعت و در آنچه پیرامون آنهاست اثر گذاشته و بسترى مناسب براى تحقق آن قضیه فراهم آورند.

مؤسسات دینى انجیلى آمریکا و اروپا آنچه را روانشناسان گفته‏اند در قضیه بازگشت دوباره مسیح به زمین پس از حادثه آرماگدون به کار بسته به این گفته قائل‏اند که بى‏گمان امکان تحقق هر نوع پیشگویى در وهله نخست به ایمان مردم به آن و به پافشارى شان بر ضرورت به کرسى نشستن آن و همچین به شمار نفرات آنهاو شمار نفرات کسانى بستگى دارد که رهبرى کاروان تبلیغاتى به راه افتاده براى تحقق بخشیدن به آن پیشگویى را بر عهده دارند.

(گذشته از مسیحیان) ما مسلمین هم با مسأله بزرگى مواجه هستیم که پیامبر ما محمد، صلّى‏اللّه‏علیه‏وآله، و اهل بیت آن حضرت، علیهم‏السلام، از آن به ما خبر داده‏اند. این مسأله پیشگویى صادقانه‏اى است که پاک شدن زمین از انواع ستمها و گرفتاریها و بر پایى اسلام در ربع مسکون آن بدان بستگى دارد. پس سزاوار است که ما و فرزندانمان به خود آییم و ایمانمان را به ظهور قائم آل محمد عمق بیشترى بخشیده و پافشارى‏مان را بر لزوم تعجیل ظهور آن حضرت و نزدیک شدن وقوع آن ژرفا دهیم و چنانکه سزاوار است شمار کسانى را که به این مسأله ایمان دارند و براى پیشباز این ظهور شریف و حوادث پیش از آن آمادگى دارند فزونى ببخشیم. نکات زیر پیشنهادهایى است براى وصول به این اهداف:

1. اینکه تنها یکبار در سال و آن هم در جشن میلاد به حضرت حجت توجه مى‏شود؛ کافى نیست.
2. تلاش در جهت فراهم آوردن برنامه‏هاى هفتگى یا دو هفته یکبار شامل نشستها و مصاحبه‏ها درباره قضیه امام مهدى، علیه‏السلام، ظهور شریف آن حضرت و آنچه پیش از آن رخ خواهد داد.
3. دعوت از دانشمندان و صاحبان اندیشه براى نگارش مقالاتى پیرامون این قضیه در روزنامه‏ها، مجلات و نشریات داخلى.
4. استفاده از یک کانال فعال ماهواره‏اى براى برگزارى نشستها و مصاحبه‏ها روزانه و هفتگى به منظور ژرفا بخشیدن به ایمان نسل حاضر به ظهور قائم آل محمد و آماده ساختن آنهابراى پیشباز حادثه ظهور.
5. بستن بیعتهاى دسته جمعى در دسته‏هاى مختلف که طى آن مردم با امام و رهبر خود حجت‏بن‏الحسن، علیه‏السلام، بر سر کمک به آن حضرت و پیوستن به اردوگاه ایشان، پس از آگاهى از ظهورشان بیعت مى‏کنند. این بیعتها در مناسبتهاى مختلف بسته مى‏شود، همچون مناسبات اداى عمره و حج، ماه محرم، پانزدهم شعبان و سایر مناسبتهاى مربوط به معصومین، علیهم‏السلام.
6. بستن بیعت عمومى با حضرت حجت در همه مناطق شیعه نشین و تعیین یک روز بخصوص براى آن در سال، بطورى که این بیعت با محتوایى یکسان و در ساعتى واحد ادا شود.
7. تلاش به منظور فزونى بخشیدن به شمار مبلغان که نزدیک بودن ظهور حضرت حجت را تبلیغ کند و همچنین فزونى بخشیدن به شمار کسانى که به این مسأله ایمان دارند همراه با جهت دادن توان فکرى آنها در این راستا.
دیگران مجدانه به منظور ظهورمسیح تلاش مى‏کنند و من از این مى‏ترسم که زمان از ما پیشى بگیرد و ناگهان با آن حادثه عظیم روبرو شویم و نتوانیم کارى انجام دهیم و از کسانى باشیم که این فرموده خداوند متعال بر آنان منطبق است.
و لو ترى إذا فزعوا فلا فوت، و أُخذوا من مکان قریب × و قالوا امنّا به أنّى لهم التناوش من مکان بعید.4
 اگر بینى، آنگاه که سخت بترسند و رهاییشان نباشد و از مکانى نزدیک گرفتارشان سازد. گویند: اینک به رسول ایمان آوردیم. اما از آن جاى دور چسان به آن دست یابند.


 



پى‏نوشتها:


الفکر الجدید، مجلة فصیلة تغنى بالفکر و قضایا المسلم المعاصر، تصدر عن دار الاسلام
للاراسات و النشر بر لندن، الحد المزدوج 15 - 16، السنه الخامسه، شوال 1417ه"، شباط
1997 م.

1. شایان ذکر است که در روایات از کشورهاى درگیر در واقعه »قرقیسا« با عنوان »ترک«
و »روم« تعبیر شده است که ظاهراً نویسنده با تطبیق روم بر کشورهاى غربى، از آن با
عنوان »امریکا« و »اروپا« یاد کرده است. م.

2. ر. ک: الکلینى، محمد بن یعقوب الکافى، ج8، ص295، ح451؛ النعمانى، محمدبن
ابراهیم، کتاب‏الغیبة، باب 14، ص267، ح36. م.

3. ر. ک: النعمانى، محمدبن ابراهیم، همان، ص278، ح63. م.

4. سوره سباء (34)، آیه 52-51.

عبدالکریم زبیدى

مترجم: امین میرزای


[ پنج شنبه 89/2/16 ] [ 1:5 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]


اشاره :
با توجه به ظهور مسیحیت بنیادگرا در کشور آمریکا و جنگ آمریکا علیه عراق، نظریه‏پردازان مسیحى همچون جرى فالول، مورگان استرانگ، گرى‏فریزر و... نظرات خود را - که غالباً مبتنى بر مکاشفات یوحنّا (بخش پایانى کتاب مقدس) است - به مخاطبان القا مى‏کنند و از طرفى جنگ عراق را شاهدى بر تحقّق پیشگوییهاى کتاب مقدس (انجیل) مى‏دانند و سعى مى‏کنند تا بدین‏وسیله دیدگاههاى راست مسیحى را تبلیغ و حقانیّت خود را به جهانیان عرضه دارند. در این مقاله که از یکى از سایتهاى اینترنتى گرفته شده با واژگانى همچون، آرماگدون، جنگ آخرالزمان، ضد مسیح، ایده هزاره، راست مسیحى آشنا خواهیم شد و همچنین نگاهى کوتاه به نظرات آنها در مورد جنگ عراق و چگونگى تحقق پیشگوئیها در بخش مکاشفات کتاب مقدس خواهیم داشت.

با نتیجه نهایى جنگ در عراق، هم‏اکنون بسیارى از مسیحیان بنیادگرا1 ماجرایى را که هم‏اکنون بر روى شنهاى باستانى عراق در حال وقوع است پیام‏آور تحقق پیشگوییهاى کتاب مقدس2 (انجیل) درباره آخرالزمان و بازگشت دوباره عیسى مسیح3، مى‏دانند، این عقیده در کتابها، ادبیات، وب‏سایتها، و حتى فیلمها نیز دیده مى‏شود.
بعضى‏ها بر این عقیده‏اند که پیش‏بینى قابل توجهى درباره جورج دبلیو بوش وجود دارد، مردى که سخن خود را با یک خطابه مذهبى بسیار قوى و ورزیده القا مى‏کند، و همچنین عقاید مذهبى و باورهاى دینى را در سیاستهاى خارجى‏اش دخالت مى‏دهد، پر واضح است که بسیارى از حامیان مذهبى بوش، از حوادث عراق به عنوان تحقق یک پیشگویى تعبیر کرده‏اند.
بیل بردوى4 اخیراً طى مقاله‏اى در واشنگتن پست نوشت:
حادثه‏هاى جهان - مخصوصاً حرکت نظامى آمریکا به سوى عراق - موجب شده است تا اشخاصى با دلایل جدید براى تعبیر و تفسیر کردن آخرین حادثه جهانى خودنمایى کنند.
در وب سایتهاى پیشگویى، این بحث مشتاقانه بالا مى‏گیرد، گروهها و مخصوصاً در کلیساها به مطالعه کتاب مقدس مى‏پردازند، در جمعیتهاى مذهبى در آخر هر ماه بحث از پیشگویى مى‏شود، مثل چیزى که در ماه گذشته تحت عنوان بیستمین کنفرانس بین‏المللى پیشگویى آخرالزمان در تامپا برگزار شد.
بردوى مى‏نویسد:
به نظر بسیارى شواهدى دال بر نقش عراق در سناریوى آخرالزمان5 در بخشهاى کلیدى پیشگوئیهاى آخرالزمان کتاب مقدس وجود دارد.
در اینجا و در دیگر کتابهاى پیشگویى عهد عتیق و عهد جدید، ادبیات دوران باستان (کتاب مقدس) مالامال از تیترهاى خبرى است که امروزه در مورد جنگ عراق در رسانه‏ها به کار مى‏رود.
مکاشفات6، بخش پایانى کتاب مقدس - به جز در برخى از نسخه‏هاى جدید - به عنوان نقشه حوادثى که هم‏اکنون در عراق اتفاق افتاده است به حساب مى‏آید. در قسمت شانزدهم از بخش مکاشفات نامى از آرماگدون7 بیان گردیده است.
همانطور که رود فرات اخیراً به‏وسیله مجموعه‏اى از تانکها محاصره شده است، منطقه باستانى هارمجدون نیز در شمال اسرائیل در محاصره تانکها است.
یوحنّا - به احتمال قوى نویسنده بخش مکاشفات کتاب مقدس - در شرح ماجراهاى آخرالزمان مى‏گوید:
فرشته ششم جامش را بر رودخانه بزرگ فرات خالى کرد و آب رودخانه خشک شد. به طورى که پادشاهان، مشرق زمین توانستند نیروهاى خود را بدون برخورد با مانع به‏سوى غرب ببرند، و دیگر فرشتگان در شیپورها مى‏دمند هنگامى‏که نیروها براى نبرد حق و باطل جمع مى‏شوند.
بسیارى از مفسران مى‏گویند که ساختار مدرن دولت اسرائیل، شمارش معکوس پیشگویى‏شده پایان روزگار را به راه انداخته است و این پیشگویى با افزایش ضد مسیحیهاى8 شرور، نزاعها و اختلافات جهانى، آزار و اذیت کلیساى مسیحى و ظهور یک مذهب دروغین، و درگیریهایى پیش از آغاز جنگ و نبرد حق و باطل در آخرالزمان، تکمیل مى‏شود، البته بستگى به این دارد که شما متنهاى پیچیده کتاب مقدس را چگونه تفسیر کنید، عیسى مسیح زمانى مى‏آید تا قبل از قضاوت نهایى مقدمه و راهگشاى یک قرن دوران صلح و حکومت صلح باشد، یا این‏که او فقط زمانى مى‏آید که پیروانش مقدمه هزاره سلطنت9 مسیح را فراهم کنند که این بیشتر شبیه یک حکومت دینى و مذهبى است.
در این ماجراى تاریخى، مرحله‏اى به نام آزار و اذیت10 براى مدت هفت سال وجود دارد که ضد مسیحیهاى از بند آزاد شده، آزار و اذیتى زشت و زننده علیه مسیحیها انجام مى‏دهند؛ براى مثال، از برخى از پیشگوییهایى که در طى این دوره مى‏شود، مى‏توان از مؤمنین واقعى‏اى نام برد که در این حادثه به آسمان برده مى‏شوند که اسم این مرحله در آخرالزمان را مرحله وجد و سرخوشى11 گذاشته‏اند. این یک پیشگویى است که صحتش به‏وسیله اتفاقها و رویدادهایى که در غرب رخ مى‏دهد تشدید مى‏شود، به‏طور مشخص، مى‏شود از جنگ علیه صدام حسین نام برد.
دکتر مورگان استرانگ12 - استاد تاریخ خاورمیانه دانشگاه ایالتى نیویورک آمریکا و مشاور برنامه‏هاى خبرى و مجله‏ها - مى‏گوید:
جرى فالول13 به طور کامل و بى‏هیچ ابهامى معتقد است که ما باید به جنگ با عراق برویم، تا حوادث مصیبت بارى را به راه بیندازیم که موجب فراهم شدن دومین ظهور حضرت عیسى مسیح شود. جنگ با عراق، به پایان روزگار منجر خواهد شد ما این را مى‏دانیم، اسرائیل پابرجا نخواهد ماند، اسرائیل در طى آخرالزمان از بین خواهد رفت، هر یهودى‏اى که در هر جا زنده بماند به مسیحیت خواهد گروید.
دکتر مورگان استرانگ اضافه مى‏کند:
بر طبق علم آخرالزمان شناسى14، مسلمانها، بودائى‏ها، هندوها، کاتولیکها آنیمى‏ها و هرکس دیگر، در جنگ آخرالزمان15 هلاک خواهد شد و یا این‏که به مسیحیت اصول‏گرا و بنیادگرا ایمان خواهد آورد.
همه جنگ عراق را نشانه بزرگى بر شمارش معکوس آخرالزمان مى‏دانند ولى همه نسبت به ایدئولوژى آخرالزمان تعلق خاطرى ندارند.
مارک هیتچکوک16، کشیش کلیساى فیث بایبل واقع در آدموند در ایالت اکلاهما مى‏گوید:
مهم‏ترین مطلبى که باید بگویم این است که آنچه که آنجا (عراق) در حال رخ دادن است تحقق دقیق پیشگوییها نیست.
او اضافه مى‏کند:
بعضى از مردم جنگ عراق را آغاز آرماگدون خواهند دانست اما دیدگاه کلى من این است که جنگ عراق چیزى فراتر از بازگویى یک سناریو است.
او مؤلف 9 کتاب در عنوانهاى مهم پیشگوییهاى کتاب مقدس است که مى‏گوید:
جنگ در عراق بیشتر یک عامل گرم‏کننده و عامل شتاب دهنده‏اى است براى حوادث نگران کننده‏اى که رخ خواهد داد.
در دانشگاه باب جونز17 - جایگاه پرورش بنیادگراها - دکتر استفان هنکینز18 به طور کامل اعتقاد دارد که جنگ در عراق نقطه پایان پیشگوییها نیست، به‏زودى بشریت با حوادثى که در بخشهاى مختلف کتاب مقدس از جمله مکاشفه یوحنا تصویر شده است، روبرو خواهد شد، او معتقد است که بشریت در آستانه جنگى است که عیسى مسیح علیه گروهى از ملتهایى که به وسیله ضد مسیح رهبرى مى‏شوند انجام خواهد داد، که پس از آن یک دوره هفت ساله از رنج و مصیبت را خواهیم داشت.
کسانى که به کتاب مقدس معتقدند با آروین باکستر - کشیشى در ریچموند در ایالت ایندیاناى آمریکا و مؤسس مجله آخرالزمان - موافقند، آروین باکستر مى‏گوید:
ماجراى عراق با پیشگوییهاى عهد عتیق و عهد جدید مو نمى‏زند.
باکستر همچنین میزان بالایى از تلفات در هجوم نظامى آمریکا به عراق را پیش‏بینى کرد و هشدار داد که دیگر کشورها جنگ در عراق را به دیده فرصتى براى سامان دادن سیاستهاى خود مى‏نگرند، براى مثال، ممکن است چین سعى کند تا تایوان را اشغال کند. یا این‏که هند و پاکستان مى‏توانند دست به جنگ تمام عیارى علیه منطقه بى‏ثبات کشمیر بزنند.
این ماجرا به گفته باکستر سرآغاز جنگ جهانى دوم و کشتار یهودیان به دست نازیها بود که به‏وسیله یوحنا در بخش مکاشفات کتاب مقدس پیشگویى شده است.
اگر نشانه‏ها و علامتهایى بر این نظریه وجود داشته باشد که در آخرالزمان آمریکا پیشرفت مى‏کند، این، یک موفقیت شگفت‏انگیزى براى کتاب برجاى مانده19 نوشته تیم لاهایه20 و جرى جنکینز21 است.
اگر چه که بیشتر کتابهایى که به موضوع آخرالزمان پرداخته‏اند ویژه قشر مذهبى تهیه شده‏اند، لکن، این مجموعه برجاى مانده طیف وسیعى از مخاطبان سکولار را جذب کرده و فروشى بیش از 50 میلیون نسخه را به خود اختصاص داده است. حتى بخش چهارم این کتاب رتبه اول لیست پرفروش‏ترین کتابهاى نیویورک تایمز را - که مورد غبطه همگان است - را به خود اختصاص داده است. لاهایه که سابقاً یک کشیش بود و همچنین از فعالان حقوق مذهبى و آموزش در دانشگاه باب جونز است کسى است که جرى فالول را در سازماندهى مؤسسه اکثریت اخلاقى مساعدت کرد.
اخیراً، فالول دانشکده پیشگویى تیم لاهایه را در دانشگاه آزاد خود افتتاح کرد، این یک نشانه بسیار قوى بر فراگیر شدن عقیده آخرالزمان در میان اقشار کم فرهنگ و بنیادگراى در حال رشد است.
لاهایه به نظریه رویکرد الهى مجموعه برجاى مانده پرداخته و مؤلف دیگر کتاب نقش روایتگر را ایفا کرده است. در حالیکه طرح کلى داستان و شخصیتهاى آن را هم ارائه کرده است، خط سیر داستان از ابتداى مرحله آزار و اذیت شروع مى‏شود این در زمانى است که ترس و وحشت ناشى از آزار و اذیت همه جا را فرا گرفته است. در بخش آرماگدون این کتاب، شیطان را در حال حکومت بر سیاره زمین از پایتخت خودش که همانا شهر بابل جدید که همان عراق است، ترسیم مى‏کند.
الوا مارتین22 رئیس مجمع حقیقى خداوند در شمال کارولینا مى‏گوید:
عراق درست همان جایى است که بابل قدیم آنجا بود.
او مى‏گوید:
تصور مى‏کند که روح یکى از پادشاهان قدیم بابل در زمانى که یهودیان برده و تحت شکنجه بودند در او حلول کرده است.
معتقدانى مثل مارتین همچنین به پیامهایى از متون مقدس اشاره مى‏کنند، از جمله مى‏توان از فاحشه بابل نام برد که بر هفت تپه مى‏نشیند - درست همزمان با کسانى که این پیشگوییها را به شهرهاى باستان که توسط صدام حسین در حاشیه رودخانه فرات بازسازى شده است نسبت مى‏دهند عده‏اى دیگرى معتقدند که این پیشگوییها به کلیساى کاتولیک روم اشاره دارند.
گرى فریزر23 کسى که درباره نشانه‏هاى ظهور دوم مسیح ایراد سخنرانى کرد مى‏گوید:
هرکس درباره آینده شدیداً کنجکاو است.
او اصرار داشت:
نقشى که اسرائیل و دیگر کشورها در منطقه بازى مى‏کنند به نوعى اجراى پیشگوییهاى آخرالزمان است.
و هشدار داد که:
حوادثى چون تروریسم و تشکیل اتحادیه اروپا قبلاً در کتاب مقدس پیش‏بینى شده بود.
فریزر مى‏گوید:
هم‏اکنون، سرتاسر جهان را بحران فرا گرفته است، این صرف یک تضاد و درگیرى با عراق نیست، این جنگ علیه تروریست است که به صورت یک مبارزه جهانى درآمده است.
او ادامه داد:
مردم هر جایى مى‏دانند که یک چیزى اتفاق افتاده است، خود همین دانش را از کتاب مقدس دارند، کتاب مقدس، تمام این اتفاقات را پیشگویى کرده است.
او معتقد است:
مسیحیت نقش خاصى را در حادثه‏هاى هولناکى که در بخش مکاشفات کتاب مقدس پیش‏بینى شده است بازى خواهد کرد.
اشخاص مشهورى که به مسئله پیشگویى توجه زیادى نشان مى‏دادند از سرتاسر جهان در کنفرانس پیشگویى حضور چشمگیرى داشتند، یکى از اعضاى شرکت کننده در این کنفرانس که خود یک کشیش کلیسا است، مى‏گوید:
حوادث کنونى در عراق، ویژگى ملکوتى بودن و آسمانى بودن کتاب مقدس را اثبات کرده است.
او در ادامه مى‏گوید:
پیام نجات و رستگارى در قسمت مکاشفات کتاب مقدس دیده مى‏شود.
و در آخر به صراحت اعلام مى‏کند که:
خدا را شکر که مسیح، پادشاه است، و بهترین چیز این است که ما پیروز هستیم.


 



پى‏نوشتها:

.Iraq war fuels visions ofarmageddon end times :Apocalypse soonbr>
1. اصطلاحاً راست مسیحى یا مسیحیان راست‏گرا نیز نامیده مى‏شوند.

.Biblical book .2

3. بازگشت دوم حضرت مسیح در آخرالزان بعد از طى مراحلى که در نهایت به جنگ بزرگ،
ختم مى‏شود از جمله اعتقادات مسیحیان بنیادگراست.

.Bill Broadway .4

.End time .5

.Revelation .6

7. Armageddon - آرماگدون که در اصل هارمجدو مى‏باشد به معناى کوى مجدّو است،
مجدّو در شمال فلسطین اشغالى در کرانه غربى رود اردن واقع شده است.

.Antichrist .8

9. ایده هزاره: هزار سال باید طى شود تا مسیح ظهور کند.

10. Tribulation: حکومت ضد مسیح، هفت سال به طول مى‏انجامد و دوره رنج یا آزمایش
بزرگ خوانده خواهد شد.

.Rapture .11

.Morgan strong .12

13. جرى فالول، کشیش بنیادگراى پروتستان و از رهبران سیاسى و مبلغان راست مسیحى است.

.eschatology .14

15. جنگ هرمجدون یا آخرالزمان: جایى که آخرین جنگ میان نیروى حق (خیر) و باطل (شر)
قبل از روز داورى در رستاخیز به وقوع مى‏پیوندد.

.Mark Hitchcock .16

.Bobjones university .17

.stephen Hankins .Dr .18

19. برجاى مانده متضمن اعتقادات مسیحیان است در مورد نبردهایى که قبل از بازگشت
دوم مسیح به وقوع خواهد پیوست. این کتاب تا کنون در 12 جلد انتشار یافته است و
مجموعاً بیش از 50 میلیون نسخه فروش داشته است.

 مترجم: رضا عباسپور


 


 


[ پنج شنبه 89/2/16 ] [ 1:3 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]



و قل جاءالحق و زهق‏الباطل ان‏الباطل کان زهوقا (1)

و بگو حق فرا رسید و باطل مضمحل و نابود شد و باطل نابود شدنى است.

یکى از آرزوهاى دیرین بشر، برچیده شدن بساط ظلم و بیدادگرى ازجامعه‏وحکمفرمایى‏صلح‏و آرامش واجراى‏عدالت‏درسراسرجهان است.
این اندیشه هماهنگ با سرشت انسان است. به همین جهت، هرگاه براى گروهى از ملتها زمینه قیام فراهم شده، به مبارزه با حکومت ظلم و جور پرداخته‏اند، و بسیارى از این مبارزه‏ها نتیجه‏اش پیروزى اهل حق بوده است. اما اولا این پیروزیها در گوشه‏اى از جهان اتفاق افتاده است نه در سراسر جهان; و ثانیا ممکن است همین گروه حاکم نیز بتدریج از اهداف خود دور شوند و دوباره طاغوتى دیگر بر مردم مسلط شود.

بنابراین در طول تاریخ مردم در تحت‏سیطره زورمدارانى بوده‏اند که بناى حکومت آنها بر پایه ظلم و فساد و ناامنى پایه‏ریزى شده است; و به بیان قرآن از قول ملکه سبا:

ان‏الملوک اذا دخلوا قریة افسدوها و جعلوا اعزة اهلها اذلة و کذلک یفعلون‏ (2)

پادشاهان هنگامى که وارد منطقه آبادى‏شوند،آن را به فساد مى‏کشند وعزیزان‏آن‏راذلیل مى‏کنند; کار آنها همیشه همین گونه است.

در بسیارى از آیات، قرآن کریم با قاطعیت تمام نوید تحقق پیروزى نهایى و فرا رسیدن روزى را مى‏دهد که حق در سرتاسر جهان حکمفرما مى‏شود و بساط حکومت‏باطل برچیده مى‏شود و صالحان وارث زمین مى‏شوند. در روایات زیادى نیز که از فریقین نقل شده، این پیروزى نهایى مربوط به قیام مهدى، عجل‏الله تعالى فرجه‏الشریف، است.

در بحث‏هاى گذشته بعضى از این آیات و روایات بررسى شد. اینک به بررسى آیه‏اى که در صدر کلام ذکر شد، مى‏پردازیم.

این‏آیه شریفه نوید قطعى آمدن حق واضمحلال‏و هلاکت‏باطل‏رامى‏دهد. (3) خداوندبراى روشن کردن چگونگى تحقق این وعده، باطل را به کفهایى تشبیه مى‏کند که بر روى آب غوطه‏ورند و از بین مى‏روند و حق را به آبى تشبیه مى‏کند که سودمند است و در زمین باقى مى‏ماند و یا فلزاتى که به وسیله آتش ذوب مى‏شوند تا از آنها زینت آلات و یا وسایل زندگى بسازند; آنها نیز کفهایى همانند کفهاى آب‏دارند. (4)

تشبیهى که خداوند ذکر کرده است، براى فهم اینکه چرا حق ماندنى و باطل از بین رفتنى است ما را کفایت مى‏کند. حق همچون آب و فلزاتى است که واقعیت دارد و باقى مى‏ماند و باطل همچون کفهاى روى آب است که محکوم به هلاکت است. حق همچون آب و فلزات است که مفید، سودمند و باثبات است و باطل همچون کفهایى است که گرچه پر سر و صداست اما توخالى، بى‏ریشه، بى‏فایده و بالاخره نابودشدنى است. چون حق ریشه‏دار و باطل بى‏ریشه است. همان‏طورى که آب و فلزات موجب نابودى کفها مى‏شوند، در جریان حق و باطل نیز حق است که به باطل چیره مى‏شود و باطل را از بین مى‏برد. همچنان‏که خداوند مى‏فرماید:

... بل نقذف بالحق على‏الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق‏ (5)

... بلکه ما حق را بر سر باطل مى‏کوبیم تا آن را هلاک سازد; پس در این هنگام باطل نابود مى‏شود.

در آیه مورد بحث نیز خداوند خبر از آمدن حق و نابودى باطل مى‏دهد، با توجه به مطالبى که بیان شد روشن مى‏شود که چون حق توام با واقعیت، صدق، درستى، داراى عمق و ریشه، هماهنگ با قوانین خلقت، باثبات، سودمند و از جانب خدا و تاییدات اوست، باقى مى‏ماند و چون باطل‏امرى‏موهوم،ساختگى،بى‏ریشه، میان‏تهى، بى‏فایده، ناهماهنگ با آفرینش، بى‏ثبات و از جانب شیطان است، از بین رفتنى است.

نکته قابل توجه در این آیه و امثال آن این است که در اینجا سخن از سیطره حق بر باطل نیست; بلکه سخن از ظهور مطلق حق و نابودى کامل باطل است. باطل ممکن است مدت کوتاهى جلوه‏گرى کند، اما بالاخره عمر او کوتاه است و خاموش مى‏شود.

حق همانند درخت ریشه‏دار و پربارى است که طوفانها و تندبادهاى سهمگین هم نمى‏تواند او را از جا برکند و باطل همانند درخت‏بى‏ریشه‏اى است که از زمین کنده شده و هیچ رشد و نمو و ثمره‏اى ندارد و از ثبات و قرار محروم است.

عوامل حاکمیت اهل باطل
تا به حال سخن از پیروزى حق بر باطل بود. اما در بعضى مواقع، درمقابله حق و باطل، اهل باطل هستند که پیروز مى‏شوند و حاکمیت را به دست مى‏گیرند. حتى گاهى مشاهده مى‏شود که جامعه نیز پذیراى همین گروه باطل است. سخن در این است که عامل این غلبه و عامل پذیرش جامعه چیست؟ عوامل زیادى ممکن است نقش داشته باشد، ما در اینجا به بررسى دو عامل مهم مى‏پردازیم.

عامل‏اول: ظهورباطل در چهره حق.


اگر اهل باطل چهره واقعى خود را بپوشانند و لباس حق را به تن خود کنند و با زبان اهل حق سخن بگویند و بعضى از اهل حق نیز با آنها معاشرت داشته باشند و رفتار و کردار ظاهرى خود را همانند رفتار و کردار اهل حق کنند، جامعه پذیراى آنها خواهد بود. اما اگر روزى مکر آنها آشکار شود و نقاب از چهره آنها برداشته شود، جایى براى آنها باقى نمى‏ماند.

على، علیه‏السلام، در این باره مى‏فرماید:

فلو ان‏الباطل خلص من مزاج‏الحق لم یخف على‏المرتادین و لوان‏الحق خلص من لبس‏الباطل انقطعت‏عنه‏السن‏المعاندین. (6)

اگر باطل از آمیزش با حق خالص شود، بر حق‏جویان مخفى نخواهد ماند و اگر حق از آمیزش با باطل رهایى یابد، زبان دشمنان قطع مى‏شود.

عامل دوم:وحدت‏وانسجام‏اهل‏باطل


با مشاهده تاریخ مى‏توان پى‏برد که هرگاه اهل باطل در کار خود سعى و تلاش کنند و بین نیروهاى آنها وحدت و انسجام وجود داشته باشد و مطیع رهبر خود باشند، و بر عکس بر اهل حق، خمودى چیره‏شده باشد و در میان آنها تشتت آراء و ناهماهنگى وجود داشته باشد و از رهبر خود اطاعت نکنند; در این صورت پیروزى با اهل باطل است. على ،علیه‏السلام، درباره آینده مردم عراق خطاب به آنها مى‏فرماید:

اما والذى نفسى بیده لیظهرن هؤلاء القوم علیکم لیس لانهم اولى بالحق منکم و لکن لاسراعهم الى باطل صاحبهم و ابطائکم عن حقى. (7)

آگاه باشید، قسم به جان کسى که جان من در دست اوست، این گروه (اهل شام) بر شما پیروز مى‏شوند، امانه‏به‏این‏علت‏که‏آنهاازشما به حق سزاوارترند، بلکه از این جهت که اینهابراى‏به‏دست‏آوردن‏باطل رهبر و فرمانده خود، سرعت مى‏گیرند و شما نسبت‏به آنچه که حق من است‏به کندى حرکت مى‏کنید.

بنابراین، عامل پیروزى را نباید تنها در اعتقاد به حق و نیت‏خیر دید، بلکه براى غلبه بر دشمن، اتحاد و هماهنگى و اطاعت از رهبر نیز لازم است‏وهرگروهى این صفت را بیشتر دارا باشند پیروزى با آنهاست.

مصادیق این آیه

تاکنون دانسته شد که پیام این آیه نوید پیروزى حق بر باطل و هلاکت و نابودى کامل باطل است. در این قسمت‏به ذکر مواردى مى‏پردازیم که مى‏تواند از مصادیق حق بر باطل باشد.

1. حق یعنى‏دین‏الهى‏وشریعت‏خاتم انبیاء محمد ،صلى‏الله‏علیه‏وآله، و باطل‏هردین‏ومسلکى‏است‏که‏ازمسیر خدا خارج شود. همچنان‏که در روایتى است از ابن‏مسعود که در سال فتح، پیامبر ،صلى‏الله علیه وآله، وارد مکه شد در حالى که در اطراف خانه خدا 360 بت وجود داشت و پیامبر با چوبى که در دستش بود به آن بتها مى‏زد و این آیه را تلاوت مى‏کرد و بتها را با صورت به زمین مى‏افکند.

2. حق توحید است و پرستش خدا و باطل شرک است و پرستش بتها.

3. حق قرآن است و باطل شیطان.

4. حق قسط و عدل است و باطل ظلم و ستم و کینه.

5. حق فضائل اخلاقى و کسب کمالات است، باطل رذایل اخلاقى و دورى از کمالات انسانى.

ادعاى ما این است که این آیه معناى وسیعى دارد، به گونه‏اى که مى‏تواند همه این مصادیق را تحمل کند. بنابراین پیام این آیه این است که دین اسلام، پرستش خداوند یکتا، قرآن، عدالت و فضایل اخلاقى، بر کفر، پرستش خدایان دروغین، شیطان، ظلم و رذایل اخلاقى پیروز است، و سرانجام حاکمیت مطلق از آن حق است.

یکى دیگر از مصادیق این آیه، ظهور حضرت مهدى ،علیه‏السلام، است. همچنان‏که روایت‏شده که وقتى حضرت قائم ، علیه‏السلام، تولد یافت، بر روى بازوى راست ایشان، این آیه نوشته شده بود. (8)

در روایت دیگرى است از امام باقر ، علیه‏السلام، که درباره این آیه فرمودند:

اذا قام‏القائم ذهبت دولة‏الباطل‏ (9)

وقتى قائم قیام کرد، حکومت‏ باطل از بین مى‏رود.

در این زمان قسط و عدل در سرتاسر جهان حاکم مى‏شود و جایى براى ظالمان باقى نمى‏ماند. این در حالى است که قبل از تحقق چنین روزى، ظلم و ستم سراسر دنیا را فراگرفته است. در روایتى از اهل سنت چنین آمده است:

لتملات‏الارض ظلما و عدوانا ثم لیخرجن رجل من اهل بیتى حتى یملاها قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و عدوانا (10)

زمین پر از ظلم و کینه مى‏شود، سپس‏مردى‏ازاهل‏بیت‏من‏قیام‏مى‏کند تا زمین را پر از قسط و عدل کند همان‏گونه که از ظلم و کینه پر شده بود.

پرشدن زمین از قسط و عدل نشانه این است که هیچ جایى براى ظلم باقى نمى‏ماند. در روایتى دیگر در تاکید تحقق چنین روزى، از رسول خدا ،صلى‏الله علیه وآله، نقل شده است که مى‏فرماید:

لو لم یبق من‏الدنیا الا یوم لبعث‏الله عز و جل منا یملئوها عدلا کما ملئت جورا (11)

اگراز دنیا فقط یک روز باقى مانده باشد، خداى عزوجل مردى از ما را مبعوث مى‏کند که دنیا را از عدل پر مى‏کند همان‏گونه که از ظلم پر شده بود.

چنین روزى دین الهى بر سایر ادیان غالب مى‏شود و هدف رسالت انبیاى الهى محقق مى‏شود; چرا که قرآن کریم در مقام هدف بعثت انبیاء مى‏فرماید:

هوالذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على‏الدین کله. و لو کره‏المشرکون‏ (12)

او کسى است که رسول خود را همراه با هدایت و آیین حق فرستاده تا او را بر همه ادیان پیروز کند، هر چند که مشرکان کراهت داشته باشند.

استاد شهید، مرتضى مطهرى پیروزى نهایى اهل حق را چنین توصیف مى‏کند:

ظهور مهدى موعود حلقه‏اى است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزى نهایى اهل حق منتهى مى‏شود. (13)

بیان‏ایشان‏درقسمتى‏دیگرچنین‏است:

از مجموع آیات و روایات استنباط مى‏شود که قیام مهدى موعود، عجل‏الله تعالى فرجه‏الشریف، آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان برپا بوده است. مهدى موعود تحقق‏بخش ایده‏آل همه انبیاء و اولیاء ومردان مبارزه راه حق است. (14)

براى رسیدن به این هدف، باید آمادگى لازم نیز در همه ما فراهم آید و این زمانى تحقق مى‏یابد که در همه شؤون زندگى، اعم از کارهاى فردى و اجتماعى، اعمال ما بر راستى و درستى استوار باشد; و شاید به همین جهت است که خداوند در همین آیه مورد بحث قبل از بشارت به آمدن حق و نابودى باطل، به ما اینگونه آموزش مى‏دهد که چنین دعا کنیم:

وقل رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق واجعل لى من لدنک سلطانا نصیرا (15)

و بگو پروردگارا! مرا(در هر کارى) صادقانه وارد کن و صادقانه خارج نما، و از سوى خود سلطان و یاورى براى من قرار ده.


 

پى‏نوشتها



1. سوره اسراء (17)، آیه 81.

2. سوره نمل (27)، آیه 34.

3. چون هرگاه بخواهند خبر قطعى از وقوع عملى بدهند با فعل ماضى مى‏آورند.

4. با استفاده از سوره رعد (13)، آیه 17.

5. سوره انبیاء (21)، آیه 18.

6. نهج‏البلاغه: خطبه 50(فیض‏الاسلام، عبده)

7. نهج‏البلاغه(فیض‏الاسلام) خطبه 96;(عبده) خطبه 97.

8. تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 213.

9. همان، ص 212.

10. کنزالعمال، ج 14، ص 266، ح 3867.

11. المسند، ابن حنبل، ج 2، ص 774.

12. سوره توبه (9)، آیه 33; سوره صف (61)، آیه 9.

13. قیام و انقلاب مهدى، ص 20.

14. همان، ص 26.

15. سوره اسراء (97)، آیه 80.

 رسول هادیان شیرازى


 


 


 


[ پنج شنبه 89/2/16 ] [ 1:3 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

 از آنجا که انقلاب حضرت مهدى (عج) همان انقلاب اسلامى است; منتهى در سطح وسیعتر و عمیق تر و از آنجا که این انقلاب تکمیل کننده انقلاب پیامبر اسلام ص است یازده عامل مهم در زمینه سازى انقلاب حضرت مهدى (عج) نقش بسزایى دارند.
 

1 جاذبه قرآن و حقانیت اسلام
همان گونه که در مثلها آمده «سرانجام حقیقت جاى خود را باز مى کند» تکیه بر حقایق نورانى و استوار و منطقى قرآن و اسلام، این مکتب زنده و غنى و حیاتبخش و سازنده، یکى از عوامل مهم پیروزى است. امروز تکیه بر چنین مکتب پر مایه و استوار و مقایسه علمى و منطقى آن بر سایر مکتب ها از نظر معنوى بزرگترین عامل حرکت و زمینه سازى براى یک حکومت عدل جهانى دارد.
 

2 علم و اندیشه و به کار انداختن آن
پیشرفت و زمینه سازى براى حکومت ایده آل جهانى اسلام و به رهبرى امام مهدى (عج) یکى از راههاى تحصیل علم ودانش و کاراندازى آن است در صورتى که این دو بر اساس شناخت و اولوّیتها و کارهاى مثبت و عادلانه به کار رود. در این مورد اسلام اکیداً سفارش فرموده است. پیامبر خدا ص فرمود:
هر چیز اساس و پایه اى دارد. پایه این دین (اسلام) فهم و شناخت است و موضع گیرى یک مسلمان فهیم و داراى شناخت در برابر شیطان و هرگونه فساد، محکمتر و بیشتر از هزاران مسلمان بدون شناخت است.
 

3 استقامت و پایدارى و شجاعت
در صدر اسلام ; استقامت و پایدارى و شهامت پر توان مسلمانان در برابر تندبادهاى حوادث، از عوامل پیروزى بود. اینک نیز براى پیروزى در نیل به تکمیل اسلام به حضرت مهدى (عج) نیاز به صبر و پایدارى است .
 

4 زهد و رعایت اخلاق و حقوق
رعایت اخلاق نیک نسبت به یکدیگر در برخوردها و تمام ابعاد زندگى و رعایت حقوق جانى و مالى و عرضى و... که عالیترین نقش را در جذب دیگران و نفوذ در دلها دارد، از عوامل مهم گسترش اسلام در صدر اسلام بوده است. اخلاق پیامبر ص و امامان ع و شاگردانشان بسیارى از گردنکشان را به سوى اسلام پر مهر و صفا جلب کرد و موجب تقویت مسلمانان گردید.
براستى اگر همه شاخه هاى اخلاق اسلامى، رعایت گردد، بهترین زمینه سازى براى ظهور امام زمان (عج) خواهد بود.
 

5 ایمان و توکل به خدا
روحیه قوى و اطمینان قلب و اعتماد به نفس از عوامل سازنده و پیش برنده و زمینه ساز و سوزاننده موانع سر راه است، یک چنین روحیه و آرامش و استوارى قلب در سایه ایمان به خدا و توکل به او به دست مى آید که دعا و مناجات و نماز و روزه تقویت کننده چنین ایمان و توکلى است.
 

6 تعاون و همکارى
7 برخوردها و روشهاى منطقى با یکدیگر
8 توجّه به طبقه و قشر مستضعف
9ـ اتحاد و انسجام مسلمانان
10 ـرهبر شایسته
11 لزوم برنامه ریزى
 

جنگ ها

در روایات چه از طریق عامّه و چه خاصه، از فتنه ها و آشوبگریها و جنگهاى فراوانى قبل از ظهور منجى بشریّت سخن به میان آمده که در واقع یک نوع زمینه سازى براى ظهور امام زمان و نجات بشریّت از ظلم و ستم مى باشد. انسانهایى که در حال آسایش و امنیّت، به ارزشهاى والاى انسانى پشت پا زده و با بى توجّهى تمام نسبت به مقام والاى ولایت اللّهى حجّت خدا بر روى زمین، لیاقت برخوردارى از وجود ظاهرى و آشکار حجّت خدا را از دست داده اند و هر چه نعمتهاى الهى بر آنها سرازیر مى شود زمینه هاى دورى خود را از خدا و دین او بیشتر فراهم مى کنند کارشان به جایى مى رسد که در اثر دورى هر چه تمامتر از ارزشهاى انسانى همچون حیوانات به جان یکدیگر افتاده و جان و مال و هستى همدیگر را در مخاطره مى افکنند ظلم و ستم همه گیر مى شود بگونه اى که هیچ کس از ابناء بشر براى خود پناهگایى نمى یابد و به هر طرف رو مى کند از سیلى ظلم زمانه در امان نیست.
در این موقعیّت چه خواهد شد؟!
آرى همه مضطر خواهند شد و در حال اضطرار، فطرت خداجویشان آنها را بر آن مى دارد که دست طلب به پیشگاه پروردگارشان دراز کرده و در فکر نجات افتند و طالب یک نجات بخش شوند.
آرى اینگونه جنگ ها و آشوبها زمینه ساز آمدن منجى بشریّت خواهد بود.
پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود:
«تکون بالشام فتنة کلّما سکنت من جانب ضجت من جانب فلا تتناهى حتّى ینادی مناد من السماء انّ امیرکم فلان»([1])
جنگ و آشوبى در شام شما را فرا گیرد که هر زمان از یک جانب آرام شود از جانب دیگر فعّال شود و این فتنه تمامى ندارد تا موقعى که منادى از آسمان ندا مى کند که همانا امیر شما فلان (مهدىـ ارواحنا فداه ـ) است.

ملاحظه شود که فتنه بگونه اى است که تنها با آن امام زمان ارواحنا فداه خاتمه مى یابد و در غیر اینصورت همه انسانها از این فتنه به بیچارگى و درماندگى مى افتند. بگونه اى که در روایت دیگر مى فرمایند:
«تکون فتنة یعوج فیها عقول الرجال حتّى لا یکاد یرى رجلاً عاقلاً»([2])
آن فتنه عقلها را از سر مى برد و دیگر مرد عاقلى شاید نبینى، ]گویى زلزله روز قیامت است که مردم سکران دیده مى شوند و حال آنکه سکران نیستند[

از روایات چنین بدست مى آید که مرکز این آشوبها، شام بوده و از آنجا سرچشمه مى گیرد. چنانکه پیامبر اکرم فرمودند:
چهار فتنه و آشوب بر امّت من وارد مى شود که در فتنه ى اول خون ریزى و در دومى، خونها و اموال و در فتنه ى سوم، خونها و اموال و زنان حلال شمرده مى شود. چهارمین فتنه و آشوب، کور و کر و همه گیر و هم چون حرکت کشتى در دریاى متلاطم خواهد بود به گونه اى که هیچ یک از مردم پناهگاهى نمى یابند آن فتنه از شام برخاسته و عراق را فرا مى گیرد (جزیره) را زیر دست و پاى خود به شدت کوبیده و بلا و گرفتارى، مردم را مانند پوست دباغ خانه گوشمال مى دهد هیچ کس قادر نیست بگوید: بس کنید و دست نگهدارید! اگر آن را از ناحیه اى برطرف سازند از ناحیه ى دیگر سر برآورده و ظاهر مى گردد([3])
و در روایتى دیگر چنین آمده است:
آنگاه فتنه اى پدید مى آید هر زمان صحبت از پایان آن شود، همچنان ادامه یافته به گونه اى که خانه اى نیست که آن فتنه داخل آن نشده و مسلمانى نیست که سیلى آن را بر صورت خود لمس نکرده باشد تا آنکه مردى از خاندان من ظهور نماید([4]).

در این چند ویژگى براى این آشوب شمرده شده است.
 1 -  این جنگ آشوبى دامنه دار است و همه ى ابعاد امنیتى، فرهنگى و اقتصادى مسلمانان را شامل مى شود. مثلاً تمام چیزهاى حرام، حلال شمرده مى شود و بالعکس در روایتى و دیگر روایات از آن «صمّاء و عمیاء» یعنى کر است و سخن نمى شنود تا بتوان با آن گفتگو کرد و دورش ساخت و نابینا و کور است و نمى بیند که بین این و آن فرق بگذارد بلکه شامل همه مى شود وارد هر خانه اى شده و بر شخصیّت هر مسلمانى ضربه و آسیب وارد مى سازد.
2 - شر و گرفتارى و نقطه ى شروع آن حرکت از سرزمین شام خواهد بود و از آنجا به دیگر سرزمینهاى عربى و مسلمان کشیده مى شود.
3 - راه حلها سودمند واقع نشده و این آشوب مدت طولانى ادامه مى یابد و تنها راه حل آن ظهور و قیام حضرت مهدى ارواحنا فداه مى باشد.
  از پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله وسلّم نقل شده است:
«جریان امر شما همچنان ادامه مى یابد تا اینکه فرزندانى در دوران فتنه و ستم متولد مى شوند که جز آشوب چیزى نشناسند و زمین چنان آکنده از ستم و بیداد شود که هیچ کس جرأت ندارد خدا را بخواند آنگاه خداوند مردى را از ذریّه و عترت من بر مى انگیزاند، تا زمین را از عدل و داد پر سازد، آنگونه که از ظلم و ستم پر شده است([5]).

از امیر مؤمنان على علیه السلام نقل شده که فرمود:
«حکومت اهل بیت پیامبر شما که داراى نشانه هایى ست در آخر الزمان پدید مى آید . . . از جمله زمانى که رومیان و ترکان، دیگران را علیه شما بشورانند و نیروها بسیج گردند . . . و ترکها با رومیان به مخالفت برخاسته و جنگ و درگیرى در روى زمین افزایش یابد»([6]).

روشن است که سخن امام علیه السلام درباره ى فتنه و آشوب رومیان و ترکها و حرکت آنان در یورش علیه سرزمینهاى اسلامى از نشانه هاى ظهور حضرت مهدى ارواحنا فداه مى باشد. و اختلاف بین آنها با آنکه با یکدیگر هم پیمان بوده اند بر سر تقسیم و سلطه یافتن در قلمرو نفوذشان مى باشد.
در اینجا لازم مى دانیم که نکته اى را تذکر دهیم نخست کلامى از رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله وسلّم که فرمودند:
نزدیکى است امّتها علیه شما یکدیگر را فرا خوانند، بسان فرا خواندن خورندگان بر سر سفره هر چند شما از نظر عدد بسیارید، امّا همچون خاشاک بر روى سیل مى باشید. خداوند هیبت و شکوه شما را از دل دشمنانتان برداشته، در اثر علاقه مندى به دنیا و بیزارى از مرگ، ضعف و سستى را به دل شما مى افکند([7]).

در این روایت دقّت کنید آن کلامى است که از منبع نور صادر شده و مصادر وحى گویاى آن هستند و بخوبى مشاهده مى کنید که علائم نزدیکى این فتنه ى عظیم دیده مى شود فتنه اى که بر هیچ کس رحم نخواهد کرد بر فرزندان و مال و ناموس . . .
بیدار شوید و ذرّه اى به خود آئید. چرا به گونه اى شده اید که هیبت و بزرگى شما آن بزرگى که با نور ایمان در شما به وجود آمده بود ، از دل دشمنانتان رفته و هر روزه سلطه ى آنها بر شما فزونتر مى گردد. دنیاپرستى و پیروى از هواهاى نفسانى شما را بیچاره کرده است; هان! بر خود رحم کنید و دست از این علائق بکشید و دستى سوى آسمان دراز کرده و از اعماق جان از خداوند ظهور آن حجّت خدا را بخواهید که او مجیب الدعوات و ارحم الراحمین است.
 

تکامل عقول

عصر غیبت، عصر دورى و محجورى عموم مردم از ملاقات با امام زمان ارواحنا فداه است امّا اگر قرار باشد که این دورى ادامه پیدا کند با مؤمنان چه خواهد شد؟ امام، هادى بشر است دورى از این هدایت گر آیا چیزى جز ضلالت و گمراهى و قساوت قلوب چیزى در پى خواهد داشت؟ مگر خداوند حکیم نیست مگر انسان را با هدفى مقدس خلق نکرده است؟ مگر نفرموده است که
(وما خلقت الجنّ والانس إلاّ لیعبدون)([8])
جن و انسان را نیافریدم مگر آنکه بندگى من کنند.
پس چه خواهند کرد انسانهایى که طالب هدایت و تشنه ى معرفت اند تا در سایه ى هدایتهاى ولى خدا عبودیّت خود را یافته و به بندگى معبود خود واصل گردند.
آرى اگر قرار باشد رابطه ى بین انسان و هادى بشر بطور کلى قطع شود، دیگر نظام هستى که بر اساس مصالح با اهداف والایى طراحى شده است نابود خواهد شد.
لیکن خداوند با بندگان خود رئوف بوده و طالب حقّ را دوست دارد و پاداش زحمت کشان را ضایع نمى کند او به چنین افرادى درک و فهمى عنایت مى فرماید که غیبت امامشان در نزد آنها به منزله ى حضور است و این مطلب در کلام امام سیّد الساجدین زین العابدین علیه السلام به بهترین نحو، بیان شده است; ما نیز قلوب اهل ایمان را به نور کلام آنحضرت روشن مى سازیم و امیدواریم در جرگه ى آنان قرار گیریم.
قال الامام زین العابدین علیه السلام لأبی الخالد الکابلی: «. . . یا أبا خالد، انّ أهل زمان غیبته القائلین بامامته والمنتظرین لظهوره أفضل من أهل کل زمان، لأنّ اللّه تبارک وتعالى أعطاهم من العقول والافهام والمعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة وجعلهم فی ذلک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله وسلّم بالسیف، أُولئک المخلصون حقّاً وشیعتنا صدقاً والدعاة إلى دین اللّه عزّ وجلّ سرّاً وجهراً([9]).

امام سجاد علیه السلام فرمودند: . . . اى ابا خالد! همانا اهل زمان غیبت آنحضرت ]قائم آل محمّد علیهم السلام [، آن کسانى که قائل به امامت آنحضرت و منتظر ظهور اویند بهترین افراد در طول زمان هستند زیرا خداوند تبارک و تعالى به آنان چنان عقل و فهم و معرفتى عنایت فرموده که غیبت نزد آنها بمنزله ى حضور و مشاهده مى باشد و ایشان را در آن زمان به منزله ى کسانى که پیش روى رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله وسلّم با شمشیر جهاد مى کردند قرار داده ایشان بندگان خالص خدا و شیعیان واقعى ما و دعوت کننده بسوى دین خدا در پنهان و آشکار مى باشند.

بدیهى است وجود چنین اشخاصى در زمینه سازى ظهور امام زمان ارواحنا فداه چه بسیار مؤثرند چرا که یکى از ویژگى هاى ایشان انتظار واقعى شان است. آنها منتظرند و خود را براى آمدن امام زمانشان آماده مى کنند و همچنین دعوت کننده ى مردم بسوى دین خدایند; اینان بشریت را هر چه بیشتر بسوى حق دعوت کرده و از آنان منتظرانى واقعى مى سازند که این خود در تعجیل ظهور آن عزیز سهم بسزایى دارد.
 

پیدایش افراد شجاع و غیور

یکى از مهمترین عوامل زمینه ساز ظهور امام زمان ارواحنا فداه پیدایش افرادى شجاع و قوى دل است; ایشان یاران امام عصر ارواحنا فداه خواهند بود همیشه امامان معصوم ما با کمبود رادمردانى استوار مواجه بودند و چون زمینه ى قیام فراهم نمى شد، علیه دولتهاى باطل حرکتى نمى کردند. در زمان غیبت نیز این معضل وجود دارد تا نزدیک زمان ظهور، در آن زمان در اقصى نقاط دنیا عدّه اى پدید خواهند آمد که دلهاى آنها همچون پاره هاى آهن است چنانکه در صفات ایشان بطور مفصل سخن خواهیم گفت.
طبق روایات تعداد آنها 313 نفر است که تعداد زیادى از آنها از اهل همان زمان هستند و عدّه اى هم در زمانهاى قبل مى زیسته اند که از قبر خارج شده و براى یارى و نصرت دین خدا با امام زمان ارواحنا فداه پیمان مى بندند.
 

یاران امام زمان ارواحنا فداه ـ

در ستایش از این گروه وارسته و شایسته اى که خداوند اینان را برگزیده است و به همراهى و یارى حضرت مهدى ارواحنا فداه مفتخرشان ساخته، روایات بسیارى وارد شده است. در این روایات ضمن ترسیم شخصیّت ارزشمند و نقش سازنده و اوصاف برجسته ى آنان، از چگونگى پیوستن آنان به امام عصر ارواحنا فداه در مکّه، سخن رفته و فراتر اینکه، آیاتى از قرآن شریف در مورد آنان تأویل شده است. از باب نمونه در ذیل آیه ى شریفه ى:
(فاستبقوا الخیرات أینما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً)[10]

 در کارهاى نیک سرعت جویید که هر کجا باشد خداوند شما را گرد خواهد آورد.

از امام صادق علیه السلام آمده است:
یعنی اصحاب القائم، الثلاثمائة وبضع عشر وهم واللّه الأمّة المعدودة یجتمعون فی ساعة واحدة کقزع الخریف([11]).

این آیه ى شریفه اشاره به 313 نفر یاران اصلى حضرت مهدى ارواحنا فداه دارد. بخداى سوگند! که آنان در شمار، اندک هستند. امّا در کارآیى و ایمان و شکوه معنوى بسیار و بسان ابر پراکنده ى پائیزى (که بناگاه به هم مى پیوندند و متراکم مى شوند) آنان ظرف لحظه اى در یک ساعت معیّن از سراسر گیتى در مکّه حاضرمى گردند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«بینا شباب الشیعة على ظهور سطوحهم نیام، اذ وافوا إلى صاحبهم فی لیلة واحدة على غیر میعاد فیصبحون بمکّة»([12])

یعنى به هنگام ظهور حضرت مهدى ارواحنا فداه جوانان و جوانمردان شیعه همانگونه که بر پشت بام خانه هاى خویش در خواب اند همگى یک شب بدون وعده ى قبلى، بامداد را در مکّه حاضر و به دیدار امام عصر ارواحنا فداه مفتخر مى گردند.

در روایات از خصوصیات اخلاقى یاران آنحضرت و تعداد آنها و جنسیت قومى ایشان تعابیر زیادى وارد شده که بدان اشاره مى کنیم. لیک از باب مقدمه در یک بینش کلى امیر مؤمنان علیه السلام در اشاره به شخصیّت آنان مى فرماید:
«لم یسبقهم الأوّلون ولا یدرکهم الآخرون»([13]).

آنان در شایستگى و امتیازات بر اوج رفیعى هستند نه از نسلهاى گذشته کسى از آنان پیشى گرفته است و نه از آیندگان کسى به مقام والاى آنان مى رسد.

در مورد نحوه ى رساندن خود به آنضحرت به مقامى رسیده اند که زمین در زیر پاى آنها پیچیده مى شود.
امام صادق علیه السلام در مورد آنان مى فرماید:
«فیصیر إلیه أنصاره من أطراف الأرض، تطوى لهم الأرض طیّاً».([14])

یعنى یاران مهدى ارواحنا فداه از نقاط مختلف زمین بسوى او حرکت مى کنند و زمین زیر پاى آنان در هم مى پیچد.

 

ایمان استوار یاران

یاران خاصّ حضرت مهدى ارواحنا فداه از نظر معنویّت و ایمان کامل و استوار و نداشتن ذرّه اى تردید در دلها بى نظیرند. آنان در اوج یقین و اخلاصند و بخاطر قوّت و استوارى و کمال ایمان به خدا، ذرّه اى ترس و دلهره در کران تا کران وجودشان نیست چرا که انسان به هر اندازه اى که ایمانش به خدا افزون گردد، به همان اندازه توان و تلاش او افزون مى گردد.بر این اساس یاران آنحضرت به هنگامى که به میدان کارزار گام مى نهند نه کسى توان ایستادن در برابر آنان را دارد و نه پدیده اى مى تواند مانع اجراى برنامه هاى نجات بخش و دستورات صادر شده از سوى فرماندهى بلند مرتبه ى آنان گردد.
از امیر مؤمنان علیه السلام آمده که فرمودند:
«کانّهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم مثل زبر الحدید، لو انّهم همّوا بازالة الجبال الرواسی لازالوها عن مواضعها فهم الذین وحّدوا اللّه حقّ توحیده»([15]).

آنها همچون شیرانى که از بیشه ى خود خارج شده اند بر گرد آن حضرت حلقه مى زنند آنان براستى مانند پاره آهنى هستند که اگر بر متلاشى نمودن کوهها تصمیم بگیرند آنها را نابود مى سازند. آنان خداى را آنگونه که شایسته است به یگانگى مى پرستند.

اگر در این جمله که کأنّهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم براستى دقت شود وقتى شیر از بیشه ى خود خارج مى شود دیگر چه کسى جرأت مقابله با او را دارد.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«إذا ساروا یسیرا الرعب امامهم مسیرة شهر»([16])
هنگامى که به حرکت در مى آیند امواج رعب و وحشت یک ماه پیشتر از ایشان حرکت مى کند.

 

تواضع و فروتنى یاران

آنان قهرمانانى فروتن، متواضع و برخوردار از ارزش اخلاقى و انسانى اند و هرگز مغرور و مست قدرت نمى شوند. آنها به مقام والاى حضرت مهدى ارواحنا فداه آنگونه که شایسته و بایسته است اعتقاد دارند; تا آنجا که نه تنها از وجود گرانمایه ى آنحضرت بهره مى برند; بلکه از زین مرکب او نیز به افتخار تبرّک مى جویند و آن را مسّ مى کنند. آنان بسان فداکارانى هوشیار، بر گرد آن سرچشمه ى برکات و والاییها و ارزشها حلقه مى زنند و جان خویش را در همه ى فراز و نشیبها و میدانهاى جهاد و پیکار، سپر بلاى جان گرامى او مى سازند و دستورات و خواسته هایش را لبّیک مى گویند.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«کانّ على خیولهم العقبان یتمسّحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکة ویحفّون به، یقون بأنفسهم فی الحروب ویکفونه ما یرید»([17]).

چابک بسان عقاب بر مرکبهاى خویش سوارند و در عشق به حضرت چنانند که زین مرکب او را براى تبرّک جستن مسح مى کنند و بر گرد یار حلقه مى زنند و در فراز و نشیبها و پیکارها او را بسان جان شیرین با همه ى وجود محافظت مى کنند و هر دستورى دهد او را بسنده اند و به انجام رساننده.

 

شب زنده دارى یاران

یاران آن گرامى عبادت کنندگان خاضع و خاشعند; شبانگاهان را با نماز و نیایش و سوز و گداز عاشقانه به بارگاه خدا، به سحر رسانده و در نمازهاى خویش زمزمه اى همچون آواى زنبوران عسل از ایشان شنیده مى شود. در رکوع و سجود و قیام و قعودند و با وجود این روزها در اوج آمادگى و شهامت بر مرکبهاى خویش، براى انجام دستورات حضرت مهدى ارواحنا فداه ایستاده اند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«رجال لا ینامون اللیل، لهم دوّى فی صلاتهم کدوّى النحل، یبیتون قیاماً على أطرافهم ویصبحون على خیولهم، رهبانٌ باللیل، لیوث بالنهار»([18]).

بزرگ مردانى که شبها را نمى خوابند براى آنها زمزمه اى در نمازشان همچون زمزمه ى انبوه زنبوران، شبها را شب زنده دارى مى کنند و صبح مى کنند در حالى که بر مرکبهاى خویش سوارند (و آماده پیکار) راهبان شب هستند و شیران روز.

 

آگاهى و شناخت یاران

از ویژگیهاى آنان، اوج آگاهى و عمق دانایى و درایت آنهاست دلهاشان به نور معرفت درخشنده و نور باران است. به راهى که مى روند یقین کامل داشته لذا همچون کنیزى که از مولاى خود اطاعت مى کند، از امام زمان ارواحنا فداه فرمانبردارى مى نمایند.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«ورجال کانّ قلوبهم زبر الحدید، لا یشوبها شک فی ذات اللّه أشد من الحجر . . . هم أطوع له من الأُمّة لسیّدها کالمصابیح . . . کانّ قلوبهم القنادیل»([19]).

مردانى که دلهاشان بسان پاره ى آهن است. در ایمانشان به خدا و وعده ى او ذرّه اى تردید ندارند و باور آنان از کوه سخت تر است . . . ایشان در فرمانبردارى از سالار خویش مطیع تر از کنیز نسبت به مولاى خود مى باشند. آنان بسان چراغهاى روشنگرند . . . دلهایشان بسان مشعلهاى پر نور است.

زیبا و ژرفترین توصیف براى یارن آن حضرت را در این سخن زیبا مى توان دید که مى فرماید:
هرگز قلب آنان به ذره اى از شک آلوده نمى شود. و این مقامى فراتر از فهم و درکهاست.

 

اتّحاد و برادرى یاران

از ویژگیهاى آنان، این است که اندیشه هایشان متحدّ و یگانه، دیدگاهشان همانند، دلهایشان به هم پیوسته و به هم گره خورده است نه اختلافى در رأى و اندیشه و گفتار آنان خواهى دید و نه در رفتارشان و همگى یک دل و یک قطب و یک زبان هستند.
از امیر مؤمنان علیه السلام در وصف ایشان آمده است:
«کأنّما ربّاهم ابٌ واحد وأُمٌّ واحدة، قلوبهم مجتمعة بالمحبّة والنصیحة»([20]).

گویى یک پدر و مادر آنان را پرورانده و دلهایشان لبریز از مهر و محبّت و خیرخواهى است.

 

سنّ یاران

آنچه در روایات آمده این است که اکثر یاران آن حضرت در سنین جوانى اند; از امیر مؤمنان علیه السلام آمده که فرمودند:
«انّ أصحاب القائم شباب، لا کهول فیهم إلاّ کالکحل فی العین، أو کالملح فی الزاد وأقلّ الزاد الملح»([21]).

یاران حضرت همگى جوان هستند و سالخورده در میان ایشان نیست مگر مانند سرمه در چشم یا نمک در توشه و کمتر چیزى که بعنوان توشه حمل مى شود، نمک است.

خلاصه تعداد پیران در بین اصحاب حضرت بسیار اندک است و اکثریّت آنها جوان هستند.
در روایات تعداد یاران آنحضرت که ابتداى ظهور در مکّه حاضر شده و با او بیعت مى کنند 313 نفر ذکر شده است.
از امیرالمؤمنین علیه السلام آمده که فرمودند:
«. . . ثمّ إذا قام، یجتمع إلیه أصحابه على عدة أهل بدر وهم ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلاً»([22]).

هنگامى که قیام کند یاران اصلى او که شمارشان 313 نفر و به شمار یاران پیامبر در جنگ بدر است بسوى او اجتماع مى کنند.

امام باقر علیه السلام فرمود:
«یبایع القائم بین الرکن والمقام ثلاثمائة و نیف عدّة أهل بدر فیهم النجباء من أهل مصر والابدال من أهل الشام والأخیار من أهل العراق»([23]).

با قائم ارواحنا فداه میان رکن و مقام، 313 شخصیت بزرگ به شمار یاران پیامبر در بدر بیعت مى نمایند در میان آنها چهره هاى برجسته از مصر و شایستگانى از شام و خوبانى از عراق هستند.
 

آرزوى شهادت

آرزوى بزرگ یاران خاصّ امام مهدى ارواحنا فداه به دوش کشیدن بار مسئولیت و به انجام رساندن وظایف و جهاد و شهادت در راه خداست چرا که معنا و مفهوم حقیقى شهادت را به شایستگى دریافته و ارزش آن در بارگاه خدا را آنگونه که باید، شناخته اند.
حضرت صادق علیه السلام فرمودند:
«یدعون بالشهادة ویتمنّون أن یقتلوا فی سبیل اللّه، شعارهم یالثارات الحسین»([24]).

براى خود و دیگران[ طلب شهادت مى کنند و آرزو دارند که در راه خدا کشته شوند و شعار آنان خونخواهى حسین علیه السلام است.

 

نه غرور و مستى و نه احساس ضعف

آنان نه به آفت غرور و مستى گرفتار مى شوند و نه از شمار اندک همراهان و پیشتازان در نخستین مراحل قیام و ظهور آنحضرت احساس وحشت و تنهایى مى کنند. زیرا انسانى که داراى ارتباط عمیق و خالصانه با آفریدگار تواناى هستى است با داشتن آن ارتباط و پیوند احساس وحشت نمى کند و نیز از پیوستن دیگران به راه و رسم نجات بخش و افتخارآفرین خویش و بسیارى همراهان، شادمان و مغرور نمى گردد.
حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلامـ فرمود:
«یؤلّف اللّه بین قلوبهم، لا یستوحشون من أحد ولا یفرحون بأحد یدخل فیهم»([25]).

خداوند بین دلهاى آنها الفت برقرار مى کند. ایشان از کسى و قدرتى وحشت ندارند و نه بخاطر پیوستن فرد یا قدرتى به گروهشان دچار شادمانى و غرور مى گردند.

 

حاکمیت ظلم و ستم

روایاتى که درباره ى زمان قبل از ظهور وارد شده حاکى از این مطلب است که زمین از جور و ظلم پر مى شود به هر طرف رو مى کنى ظلم و جور بیداد مى کند; فرزند به والدین ظلم مى کند و والدین به فرزند ظلم مى کنند; برادر حق برادر خود را مى خورد و رفیق به رفیق خود ستم مى نماید. هیچ کس از ظلم کسى ایمن نیست و بدیهى است که «الناس على دین ملوکهم» مردم بر دین حکمرانان خود هستند. این ظلم و جور، منشأش ظلم و جور دستگاههاى حکومتى است. ظلم و ستم آنها از حدّ مى گذرد بگونه اى که در هر خانه اى نفوذ مى کند و کسى از آن ایمن نیست. تعبیر روایات را دقت کنید: زمین از جور و ظلم پر مى شود چنانکه قبلاً هم اشاره نمودیم این ظلمها و این بیچارگیها که دامنگیر بشریت مى شود بویژه در مؤمنان فطرت آنها را زنده مى کند و از درون در پى یک نجات بخش مى گردند و همگى از خداوند طلب منجى مى نمایند البته این بدان معنا نیست که بنابراین ظلم خوب است، خیر، لیکن این ظلم چیزى است که زمینه اش را خود بشر با پیروى نکردن از دستورات الهى که همه اش به نفع مصالح بشرى است، فراهم کرده است. باز متذکر مى شویم که اگر مؤمنان قلوب خود را یکى کرده و از خدا آمدن منجى بشر را بخواهند خداوند عالم خواسته ى آنها را به آنها عنایت مى کند چرا که خود فرموده است:
(ادعونی استجب لکم)([26])

مرا بخوانید شما را اجابت خواهم کرد امّا اگر دعا نکردند دیگر واگذار به خود مى شوند که:

(قُلْ ما یعبؤ بکم ربّی لولا دعاءکم)([27]).

اى پیغمبر بگو چه اهمیتى دارید اگر پروردگارتان را نخوانید.

آرى بى توجّهى خدا به بندگان در اثر عرض حاجت نکردن به پیشگاه اوست.

«إلهنا لا تکلنا إلى أنفسنا طرفة عین أبداً فی الدنیا والآخرة».

خدایا ما را لحظه اى در دنیا و آخرت به حال خود وا مگذار امین ربّ العالمین.

 

جاذبه هاى قرآن و اسلام

شاید بتوان گفت یکى دیگر از عوامل زمینه ساز ظهور، جذب بسیارى از افراد بشرى که معتقد به دین اسلام نبوده و متدین به آئین هاى مختلفى چون مسیحیّت و نصرانیّت و یهودیّت و . . . هستند به دین اسلام و علاقه مند شدن آنها به کتاب آسمانى قرآن باشد; در جوامع بشرى قبل از ظهور، فساد و فحشاء اکثر نقاط دنیا را فرا مى گیرد و انسانهایى که نور فطرت خداجوى آنها هنوز به خاموشى نگرائیده است، احساس کمبود شدیدى در زندگى انسانى خود مى کنند و در پى جبران این خلأ بدنبال راهى که بتوان این کمبود را جبران کرد، گشته و در این میان با کتابى روبرو مى شود که در آن بهترین راه ها و روش هاى زندگى و قانونهایى اصیل انسانى با توجه به ابعاد فردى و اجتماعى انسان بیان شده است حیات فردى با پاکى و پاکیزگى آمیخته شده و زندگى اجتماعى همراه با صلابت و عزت و اکرام ترسیم گردیده است.
از انسان با بهترین نامها «جانشین خدا» در آن یاد مى شود و ژرفترین معانى براى عدالت بکار مى رود. محرومان چون عضو آزرده ى پیکره ى انسانى مرهم گذارده مى شوند و توانگران بازوان یارى رسان فرد و اجتماع اند. زنان چون گوهرانى پر بها که در لفافه ى عفت پیچیده شده و گنجینه ى محبت، او را پاس مى دارد. پیر سالان چشمه هاى زلال تجربه ى بشرى و آینه ى سالهاى نادیده اند . . .
و این چنین است که چنین کتابى با آن ژرفا که از آن اوست نه آنچه که بیان شد قرآن قلبها مشتاق قرار گرفته و شوق وصف ناپذیر به سوى اسلام به موج خواهد آمد . . .
پر واضح است که میراث دار علم انبیاء و رسالت رسول خدا و ولایت ائمه هدى علیهم السلام در بیشتر نقاط جهان با استقبالى پر شکوه برابر خواهد شد.
 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشتها
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
[1]. کنز العمال ،ج11 ص 258
[2]. کنز العمال ، ج 11 ص 179
[3]. ملاحم و فتن، ص 17.
[4]. ملاحم و فتن ، ص 10
[5]. بحارالانوار، ج 51، ص 68.
[6]. بحار الانوار ، ج 52 ص 208
[7]. ملاحم و فتن، ص 129.
[8]. ذاریات ، 56
[9]. کمال الدین، ج 2، ص 357، باب 33، ح 54.
[10]. سوره ى بقره، 148.
[11]. بحارالانوار، ج 53، ص 91.
[12]. غیبت نعمانى، ص 316، باب 21، ح 11.
[13]. مستدرک حاکم، ج 4، ص 554.
[14]. معجم احادیث الامام المهدى، ج 3، ص 290.
[15]. الزام الناصب، ج 2؟ ص 200.
[16]. بحارالانوار، ج 52، ص 308.
[17]. بحارالانوار، ج 52، ص 308.
[18]. بحار الانوار ، ج 52، ص 308.
[19]. بحار الانوار، ج 52 ، ص 308.
[20]. الزام الناصب، ج 2، ص 200.
[21]. بحار ، ج 52 ، ص 333.
[22]. الزام الناصب، ج 2 ص 304.
[23]. بحار الانوار ، ج 52، ص 304.
[24]. بحارالانوار، ج 52، ص 308.
[25]. معجم احادیث الامام المهدی ، ج 3 ص 100، مستدرک الصحیحین ج 4 ص 554.
[26]. سوره ی غافر ،60
[27]. سوره ى فرقان،


 


 


[ چهارشنبه 89/2/15 ] [ 9:32 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]

در ضمن بررسى ویژگیهاى حکومت جهانى آن حضرت، این سؤال مطرح است که با وجود جهانخواران تا دندان مسلح و ارتشهاى عظیم و منظم و پیچیده و سلاحهاى فوق مدرن الکترونیکى و تکنیک برتر ابرقدرتها و سلاحهاى هسته‏اى و طرحهاى جنگ ستارگان و ... پیروزى جهانى‏براى امام زمان ، علیه‏السلام، چگونه میسر است؟

اصولا چون چنین پیروزى عظیمى، اگر محال نباشد، ممکن و آسان هم نیست‏باید دید زمینه و عوامل چنین پیروزیى چیست و راه آن کدام است؟ در این بحث‏به عوامل پیروزى آن حضرت در این قیام جهانى و فتح نهایى عالم توسط ایشان مى‏پردازیم و با توجه به روایات و احادیث رسیده این عوامل را بررسى مى‏کنیم.

در ضمن‏بررسى‏ویژگیهاى‏یاران حضرت مهدى ،علیه‏السلام، و خصوصیات لشکریانش به این نکته برمى‏خوریم که آنان «منصور بالرعب‏» هستند.

منصور بالرعب بودن، یعنى آنکه پیروزى آن حضرت ظاهرا در سایه رعب و وحشتى است که در دل دشمنان، از او و لشکریانش ایجاد مى‏شود و آنها از قدرت و پیروزیهاى او به قدرى به هراس مى‏افتند که توان استقامت‏خویش را از دست مى‏دهند یا تسلیم مى‏شوند و یا سلاحها را بر زمین مى‏گذارند و فرار مى‏کنند و این خود زمینه پیروزى و فتح بدون درگیرى و خونریزى و جنگ را براى آن حضرت فراهم مى‏سازد.

دشمنان آن حضرت از ترس برخورد نظامى و درگیرى با امام، سلاحهاى خود را بر زمین مى‏گذارند یا با بلندکردن پرچم سفید، تسلیم مى‏شوند و یا از پیشاپیش لشگر او مى‏گریزند.

در تاریخ از اینگونه پیروزیها دیده شده که سپاهى با مشاهده قدرت طرف مقابل متزلزل و مرعوب مى‏شدند و سرانجام قبل از رسیدن لشگر، خود را تسلیم مى‏کردند.

پیامبر اسلام،صلى‏الله علیه‏وآله، طبق شواهد تاریخى و آیات قرآن از این موهبت‏برخوردار بوده و درمواردى‏صلابت و ابهت آن حضرت و تصمیم و اراده شکست‏ناپذیر او دلهاى دشمنان را به لرزه افکنده و آنان را پریشان ساخته است و پیش از درگیرى و یا به مجرد رویارویى ، شکست‏خورده و پا به فرار نهاده یا تسلیم شده‏اند.

پیامبر اسلام در «غزوه بدر» با اقلیتى غیر مجهز و بسیار کم در برابر سپاهى مجهز و چندین برابر، نه تنها ایستاد، بلکه به پیروزى جالبى هم رسید و این خود از مواردى است که دشمن با رعبى که در دلش از پیامبر اسلام توسط خداوند مى‏افتد و با دادن بیش از هفتادکشته و مجروح و به جا نهادن اسیران زیاد، پا به فرار مى‏گذارد. ابوسفیان مى‏گوید به محض‏رساندن کاروان به مکه بسرعت‏به بدر مراجعه کردم ، لشکر در حال فرار بود و به هر کس مى‏گفتم: بایست! مى‏گفت: على ،علیه‏السلام، سوار بر اسب مرا تعقیب مى‏کند.

در جنگ خندق پس از محاصره مدینه توسط نیروهاى قریش و احزاب و عبور «عمروبن‏عبدود» و همراهان او از خندق و رجزخوانى عمرو، اضطراب و دلهره‏اى بین مسلمین رخ داده بود که به تعبیر قرآن «و زلزلوا زلزالا شدیدا» (1) و فریاد «متى نصرالله‏» سر مى‏دادند.

آنگاه که حضرت على ،علیه‏السلام، عمرو را با یک ضربت از پا درآورد و پیامبر ،صلى‏الله علیه‏وآله،فرمود: «ضربة على یوم الخندق افضل من عبادة‏الثقلین‏» ترس و رعب عجیبى در دل دشمن افتاد و شبانه فرار کردند.

و نیز در جنگ با یهود بنى‏نظیر و بنى قریظه، ترس و نگرانى به حدى بود که به تعبیر قرآن:

«وقذف فى قلوبهم الرعب یخربون بیوتهم بایدیهم‏و ایدى المؤمنین‏» (2)

و در دلشان (از سپاه اسلام) ترس افکند تا به دست‏خود و به دست مؤمنان خانه‏هاشان را ویران کردند.

ویادر فتح مکه زمینه چنان فراهم مى‏شودوبه‏گونه‏اى‏مرعوب‏مى‏گردند که جرات هر گونه مقاومت و رویارویى از لشکر جرار قریش و ابوسفیان سلب مى‏گردد و همه طوعا و کرها تسلیم مى‏شوند و شعار «لااله الاالله وحده وحده وحده انجز وعده و نصر عبده و اعز جنده و هزم‏الاحزاب وحده‏» تحقق مى‏یابد.

باز درانقلاب اسلامى ، دیدیم که دشمن با همه قوا و توان وسلاحهاى مدرن، چگونه صحنه را خالى مى‏کرد، مخصوصادرآخرین‏روزهاى پیروزى انقلاب اسلامى شاهد بودیم که در پى فرمان حضرت امام، قدس‏سره، و ریختن همه مردم به خیابانها با فرمان رهبرانقلاب، چگونه نیرومندترین ارتش خاورمیانه عملا جا خالى کرد و نیروهاى انقلاب پیروز شدند.

در جنگ تحمیلى هم نمونه‏هایى از این پیروزیها را در فتح خرمشهر و آبادان و فتح‏المبین دیدیم که نیروى مجهز و برتر مهاجمان، با روحیه متزلزل در اثر ترس و وحشت‏شعار الله‏اکبر چگونه شکست‏خورد و تسلیم شد.

اینها نمونه کوچکى است از پیروزى که در سایه ترس و رعب در دل دشمن به وجود مى‏آید.

پس بسیار روشن است که یکى از عوامل عمده پیروزى ارتش امام زمان ،علیه‏السلام، همان رعب است که از آوازه حضرت و تایید ونصرت او از طرف خدا در دل دشمنان خدا و امام زمان ،علیه‏السلام، مى‏افتد و این حقیقت در لابلاى آیات و روایات مشهود است.

اینک آیاتى که دلالت‏بر اینگونه پیروزیها دارد و مى‏رساند که پیامبر، صلى‏الله علیه‏وآله،در مواردى ، منصور بالرعب بوده است از نظر شما مى‏گذرانیم:

1. «سنلقى فى قلوب‏الذین کفرواالرعب بما اشرکوا بالله‏» (3)

بزودى در دلهاى کفار رعب و هراس مى‏افکنیم به خاطر آنکه شرک براى خدا قائل شدند.

2.«سالقى فى قلوب الذین کفروا الرعب فاضربوا فوق‏الاعناق‏» (4)

بزودى در دلهاى کافران وحشت و ترس مى‏افکنیم ، پس ضربه‏ها را بر بالاى گردنها (یعنى مغزشان) فرود آورید. این در رابطه با رعبى است که در دل کفار قریش در جنگ بدر افتاد و سبب پیروزى مسلمانان بر آنها شد.

3. «و قذف فى قلوبهم الرعب فریقا تقتلون و تاسرون فریقا» (5)

در دل یهودیان رعب و وحشت افتاد که سبب فروآمدن از دژهایشان شد و شما گروهى را کشتید و گروه دیگرى را به اسارت گرفتید.

4. «فاتاهم الله من حیث لم یحتسبوا و قذف فى‏قلوبهم‏الرعب‏» (6) پس قدرت خداوند از جایى که گمان نمى‏بردند، آمد و رعب وحشتى در دل آنان افتاد.

در بسیارى از روایات ما همین صفت و ویژگى پیامبر،صلى‏الله علیه‏وآله،براى حضرت مهدى ، علیه‏السلام،نقل‏شده‏است، علاوه بر روایاتى که قبلا اشاره شد به اینکه رعب پیشاپیش لشکر امام زمان از هر طرف مى‏رود یعنى از فاصله دور دشمن او مرعوب مى‏گردد و فرار مى‏کند یا تسلیم مى‏شود .

امام باقر ،علیه‏السلام، مى‏فرماید: «همه سنن انبیا در امام زمان جمع است (که بعدا در این زمینه بحث‏خواهیم کرد) ولى از سنتهاى جدش مصطفى،صلى‏الله علیه‏وآله، قیام به شمشیر و منصور بالرعب است.

«و اما شبهة من جده المصطفى محمد،صلى‏الله‏علیه‏وآله، فخروجه بالسیف و قتله اعداءالله و اعداءرسوله و الجبارین و الطواغیت و انه ینتصر بالسیف و الرعب و انه لا ترد له رایة ...» (7)

از سنتهاى جدش قیام امام زمان با شمشیر و قیام مسلحانه است و نابودى دشمنان خدا و رسول خدا و ستمگران و طاغوتها است و منصور به رعب و تسلیم همه پرچمها در برابر اوست.

امام محمدباقر،علیه‏السلام،نیز مى‏فرماید:

«القائم،علیه‏السلام،منا منصور بالرعب، موید بالنصر تطوى له الارض و تظهر له الکنوز و یبلغ سلطانه المشرق و المغرب‏» (8)

قائم ،علیه‏السلام، ما یارى شده به رعب است و تاییدشده با پیروزى است. تمام زمین به تصرف او درمى‏آید و گنجهاى زمین براى او ظاهر مى‏شود و سلطه او بر شرق و غرب مى‏رسد.

امام صادق ،علیه‏السلام، مى‏فرمود:

«ان‏القائم‏منامنصوربالرعب‏موید بالنصر تطوى له‏الارض و تظهر له الکنوز و یبلغ سلطانه‏المشرق و المغرب و یظهرالله به دینه ولوکره المشرکون‏» (9)

4. در ذیل تفسیر آیه «اتى امرالله فلاتستعجلوه‏» مى‏فرماید: (10)

«هو امرنا امرالله تعالى عزوجل ان لانستعجل به حتى و یویده بثلاثة اجناد الملائکه المؤمنین والرعب‏» (11)

او همواره با سه گروه سپاه تایید مى‏شود. سپاه فرشتگان ، سپاه مؤمنان مخلص و سپاه رعب و ترس.

هشام بن سالم از امام صادق ، علیه‏السلام، نقل مى‏کند:

«... فلا یبقى بین الخافقین الا خافه‏» (12)

در میان شرق و غرب کسى نمى‏ماند مگر اینکه از او مى‏هراسد.

ابى‏بصیر از امام صادق ، علیه‏السلام، نقل مى‏کند که آن حضرت درباره نشر و گسترش پرچم‏حضرت‏مهدى،علیه‏السلام، پس از نقل مطالبى مى‏فرماید:

«و یسیرالرعب قدامها شهرا وراءها شهرا و عن یمینها شهرا و عن یسارها شهرا، ثم قال یا ابامحمد، انه یخرج موتورا غضبان اسفا لغضب‏الله على هذاالخلق‏». (13)

با توجه به معناى لغوى رعب که همان خوف و در واقع ترس شدیدى است که کتمان آن ممکن نیست، روشن مى‏شود منصور به رعب بودن آن حضرت ممکن است‏به این معانى باشد:

1. مردم مخالف و دشمنان ، روحیه خود را ببازند و جرات مقاومت در برابر او نکنند و از ترس لشکر مقاوم و غیرقابل نفوذ و شکست‏ناپذیر آن حضرت ، تسلیم شوند.

2. آوازه آن حضرت و لشکرش چنان رعب‏آور است که شهرهاى دور دست که با لشکر امام به مسافت‏یک ماه راه‏رفتن، فاصله دارند، از هر طرف بدون درگیرى و رویارویى و مقاومت تسلیم مى‏گردند، چنانچه حدیث ابى بصیر گویاى آن است.

3. تمام دشمنان آن حضرت در خوف شدید به سر مى‏برند و این ترس خودمقدمه پیروزى امام و شکست دشمنان امام است.

این رعب و ترس از چند جهت ممکن است رخ دهد:

الف) از نظر اعجاز و قدرت خداوند که هراس و رعب در دلهاى دشمنان امام و ابرقدرتها بیفکند و قدرت اراده و تصمیم به مقاومت را از آنان سلب نماید، نتیجه اینکه زودتر تسلیم گردند. گویى چنان از خود بى‏خود شوند و دست و پاى خود را گم کنند که توان حرکت نیابند همانند بره در برابر شیر و ...!

ب) آوازه پیروزى سریع حضرت و شیوع فتح و نصرت او در سراسر بلاد و ویژگى یاران او و لشگریانش که مقاوم و شکست ناپذیرند، سبب این خوف و رعب گردد.

ج) انتشار حرکت و قیام امام و آمادگى باطنى مردم ممکن است، سبب پیوستن مردم به امام شود و در تمامى کشورها نیروها و مردم خواستار همکارى با امام زمان گردند و در نتیجه شورشها و قیامهاى داخلى رخ دهد و موجب انشعاب حکومتها وتقسیم و تجزیه آنان گردد و عملا ایجاد ترس و وحشت و رعب در دلهاى حاکمان و طاغوت و قدرتها شود.

د) امام‏زمان با احاطه‏اى که بر اسرار غیب دارد ممکن است راز و رمز آنان را قبلا کشف و خنثى کند و منابع و ذخایر اسلحه و نیروهاى انسانى آنان را نیز شناسایى کند و نقاط ضعف و آسیب‏پذیرى آنان را بداند و با یک اقدام سریع همه را وادار به تسلیم سازد و نیز کافى است که این کار را با چند دولت مقتدر انجام دهد تا بقیه حساب خویش را بدانند ...!!

 
 


 

پى‏نوشتها:

1. سوره احزاب (33)، آیه 11

2.سوره حشر (59)، آیه 2

3. سوره آل عمران (3)، آیه 151

4. سوره انفال (8)، آیه 12

5. سوره احزاب (33)، آیه‏23

6. سوره حشر (59)، آیه 2

7. مجلسى،محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص‏217، ح‏6.

8. کشف‏الغمه، ج‏3، ص 324;المحجه‏البیضاء، ج‏3، ص 341; یوم‏الخلاص، ص‏300; منتخب الاثر، ص‏292و482; مجلسى، محمدباقر، همان، ج 52، ص 190، نورالابصار، ص 171; اعلام‏الورى، ص‏433، اسعاف‏الراغبین، ص‏152; ینابیع‏المودة، ج‏3، ص‏136.

9. مجلسى، محمدباقر، همان، ص‏191، ح 24.

10. سوره نحل (16)، آیه 1.

11. نعمانى، کتاب‏الغیبة، ص 128; مابعد الظهور، ص 535; ر.ک: امام مهدى من‏المهد الى الظهور.

12. نعمانى، همان، ص 122.

13. مجلسى، محمدباقر، همان، ص‏360، ح‏129.

 على‏اکبر حسنى


 


 


[ چهارشنبه 89/2/15 ] [ 9:32 عصر ] [ محمد جواد محمدی ]
.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

((عکس شهید میر یوسف سید لو))...... گوشه ای از وصیت نامه............... ای،حبیب من در نهایت می خواستم راهی را طی کنم که طیران فرشتگان و راهنمائیهای فرشتگان آن را نشان داده،می خواستم پرواز کنم ولی بالهایم شکسته بود می خواستم به پیش معشوق بشتابم ولی قامهایم قدرت راه رفتن را نداشت. در مواقعی زبانم می خواست بگوید آمادة آمدن هستم ولی صدا یم در نمی آمد الهی آبرویی به درگهت ندارم ولی دلم می خواهد آبرومندانه و پاک به درگهت بیایم با اینکه گناهانم مانع از این کار است الهی العفو،العفو. . .
برچسب‌ ها
شعر (51)
مهدی (38)
gif (32)
عکس (32)
جمعه (28)
ظهور (28)
gifs (25)
غزه (25)
شهید (22)
شهدا (21)
هریس (21)
دختر (20)
توبه (17)
نماز (17)
غیبت (17)
گناه (16)
بهشت (15)
قیف (15)
منجی (15)
خدا (14)
شهوت (14)
جنسی (11)
دعا (11)
عراق (11)
زن (11)
دل (10)
حدیث (10)
آقا (9)
وضو (9)
عشق (8)
پسر (8)
قلب (7)
حجت (6)
حرم (6)
جنگ (6)
بیا (5)
سکس (5)
شب (5)
صبح (5)
فرج (5)
مرد (4)
قبر (4)
غم (4)
عمر (4)
عمل (4)
علی (4)
آتش (4)
9 دی (4)
جان (4)
چشم (4)
بغض (3)
پول (3)
اشک (3)
خشم (3)
دوا (3)
ذکر (3)
سنی (3)
سفر (3)
شام (3)
ظهر (3)
عید (3)
غزل (3)
قضا (3)
قم (3)
گل (3)
گرگ (3)
ماه (3)
نفس (3)
یار (3)
کور (2)
مکه (2)
ناب (2)
ناز (2)
مصر (2)
هوس (2)
لذت (2)
لطف (2)
گدا (2)
آرشیو مطالب
امکانات وب

آمار واطلاعات
بازدید امروز : 477
بازدید دیروز : 540
کل بازدید : 1665381
کل یادداشتها ها : 828